چه چیزی تعیین کننده موفقیت یا عدم موفقیت یک کارآفرین است؟
کارآفرینان موفق در مقایسه با کارآفرینان ناموفق ویژگی ها و قابلیت هایی دارند که از روش های انجام کار و تفکرات آن ها سرچشمه می گیرد. در این مطلب قصد داریم به بررسی ۸ ویژگی مثبت و کارآمد در کارآفرینان موفق بپردازیم. با گویا آی تی همراه باشید.
-
اجبار یا توان
انجام هرکاری با اجبار و زور از شما چندین برابر میزان واقعی انرژی می گیرد و در نهایت نیز نتیجه دریافتی بسیار ضعیف تر از حد انتظار خواهد بود. این در حالی است که همه افراد وقتی به کاری علاقه داشته و آن را دوست بدارند با توانی مضاعف به کار مشغول شده و در نهایت انرژی بیسار کمتری را نیز صرف انجام آن کار می کنند. همچنین در انتها نتیجه ای به مراتب بهتر کسب خواهند نمود. بنابراین باید گفت کارآفرینان موفق خود و کارمندانشان را با اشتیاق و علاقه به کار های مختلف مشغول می کنند از این رو نتایج حاصله به مراتب بهتر خواهد بود.
-
تحقق وظایف یا نیل به هدف
وظیفه با هدف تفاوت های بسیاری دارد. در وظیفه تنها تا زمانی تلاش می کنیم که کار به اتمام رسیده و وظیفه ای که به ما محول شده است محقق گردد. همچنین همواره با اتمام سعی و تلاش برای انجام یک وظیفه یاس و نا امیدی به سراغ ما خواهد آمد. در حالی که هدف، هرگز به پایان نمی رسد و حتی دستیابی به آن بیشتر از هرچیز به شادی و شعف شما منجر خواهد شد.
-
کسب اطلاعات یا به کار بستن آن ها
بسیاری از کار آفرینان ساعت ها وقت خود را صرف یادگیری و جمع آوری اطلاعاتی می کنند که شاید هرگز آن ها را به کار نبندند. در مقابل کارآفرینان موفق کسانی هستند که همواره در حال کسب اطلاعات و مهارت های جدید بوده و تمامی آن ها را نیز همواره در کارهای خود مورد استفاده قرار می دهند.
-
تفکیک یا تلفیق
اغلب کارآفرینان موفق قادرند یک تفکیک درست و منطقی میان زندگی شخصی و شغلی خود ایجاد نمایند. همچنین این افراد قادرند نه تنها در این رابطه بلکه در تمامی شئون زندگی خود با تفکیک پذیری های به جا و حساب شده پله های موفقیت را یکی پس از دیگری بالا بروند.
-
فقط کار با کار همراه تفریح
بسیاری از کارآفرینان بر این باورند که برای رسیدن به اهداف خود تنها باید به صورت بی وقفه تلاش نمایند. در حالی که این تصور کاملا غلط و بی پایه و اساس می باشد. در واقع با انجام پی در پی کارها و نداشتن تفریح و سرگرمی پس از مدتی کارها برای شما به صورت وظایفی اجباری تبدیل خواهند شد و دیگر هیچ علاقه ای به انجام آن ها نخواهید داشت. در حالی که با انجام کارها به صورت برنامه ریزی شده و در کنار تفریحات و سرگرمی های متنوع می توانید با انگیزه ای چند برابر به کار مشغول شوید. بسیاری از کارآفرینان با انجام این روش و پس از مدت کوتاهی از نتایج شگفت انگیز آن در پیشرفت موفقیت آمیز کارهای خود شگفت زده شدند.
-
حمایت ساختار یا کل فضای کاری
ساختارها در نحوه انجام امور نقش مهمی ایفا می کنند و حتی اگر ساختار تشکیل شده بسیار متفاوت از ساختار دیگران باشد باز هم ایرادی بر آن وارد نیست.ساختارها روی وظایف و نتایج از پیش تعیین شده تکیه می کنند اما برخورداری از حمایت کل فضای کاری ساختار وسیعتری فراهم می آورد که پیشرفت و ترقی را آسان تر می سازد. تفاوت این دو در اینست که محیط برای شما کار می کند ولی برای ساختار شما باید کار کنید. حمایت فضای کاری، ساختارهای کوچکتر را از آن شما می سازد. کارآفرینان موفق معتقدند این تفاوت بسیار حائز اهمیت است. آنها با بسط ساختارهای حمایتگر به کل فضای کاری موفقیت بیشتری نصیب خود می کنند.
-
تغییر رفتار یا تحول
تغییر در سطوح بسیار پایین تری نسبت به تحول قرار دارد و به این معناست که شما تصمیمی را برای ایجاد یک رفتار جدید و یا ترک رفتاری قدیمی تر می گیرید و این تصمیم ممکن است دائم و یا موقت باشد. در حالی که تحول نیرویی قدرتمند است که سبب دگرگونی عمیق و اساسی خواهد شد. این روند اغلب هویت افراد را نیز دچار تغییراتی شگرف می کند و دیدگاه های متفاوتی را برای فرد پدید می آورد.
برای همه ما تاکنون لحظاتی پیش آمده که به یک باره دریافته ایم که روش و یا رویکرد گذشته مان اشتباه بوده و تصمیم به تحول در آن گرفته ایم. هرچند همیشه می توان به روش و رویکرد گذشته خود بازگردید اما چیزی که مشخص است همیشه به این فکر خواهید کرد که با بازگشت به رویکرد گذشته هیچ چیز قابل توجهی به دست نخواهید آورد.
-
بدبینی یا خوش بینی
چیزی که واضح است همواره خوش بین بودن به مراتب بهتر از بدبین بودن می باشد. اما مشکل اینجاست که ما نمی توانیم تشخیص دهیم که چه زمانی به بدبینی دچار شده ایم تا آن را اصلاح نماییم. به عنوان مثال تجار همواره فکر می کنند بدبینی بیش از حد آن ها به هر چیزی د رواقع یک نوع واقع بینی است. در حالی که آن ها همه چیز را بارها بد بینانه تر از چیزی که در واقعیت است می بینند. خوش بینی تنها یک نوع طرز فکر نیست بلکه تعهدی است که شما به خودتان می دهید تا همواره همه چیز را با نقاط قوت و روشن آن ببینید. این یک اصل معنوی و علمی است که وقتی انسان قوای خود را بر نقاط سازنده و مثبت متمرکز کند و با شور و بصیرت از آنها برای رسیدن به هدفش استفاده نماید خلاق تر و با درایت تر می‌شود. کارآفرینان موفق این مهارت را در خود “به حد کمال” رسانده اند.
-
ارج نهادن به جایگاه خود یا توجه به کمبودها
هیچ وقت بد نیست که شما چیزهای بهتر و بیشتری را بخواهید و تلاش نمایید جایگاهی به مراتب بهتر از پیش داشته باشید. چیزیکه مهم است توجه به جایگاه فعلی خودتان و ارج نهادن آن است که سبب می شود شما از جایگاه فعلی خود با رضایت بیشتری صحبت نمایید و با اعتماد به داشته هایتان در مسیر بدست آوردن بهترین ها گام بردارید.
به عنوان آخرین کلام باید بگوییم کارآفرینی موفق تر است که رفتارها، دیدگاه ها و رفتارهای موفق تر و حرفه ای تری دارد. پس شما و ذهنیات تان از هرچیزی با اهمیت تر هستید و ار می خواهید موفقیت را تجربه کنید باید به آنها سر و سامان دهید.