۲۰ سلاح خطرناک ارتش ایالات متحده آمریکا

۲۰ سلاح خطرناک ارتش ایالات متحده آمریکا
  • 1396/4/25
  • محمدرضا مرتضایی
  • 1

ارتش آمریکا حقیقتا، و تنها یه یک دلیل، یکی از پیچیده ترین، پیشرفته ترین و قدرتمند ترین نیروی های نظامی در کره زمین است، و علت آن، در اختیار داشتن بهترین سلاح ها است. در ادامه به بررسی قوی ترین سلاح های موجود در ارتش این کشور اشاره خواهیم کرد.

گویا آی تی – نیروهای مسلح دولت واشنگتن، که در دسته های نیروی دریایی (در دو شاخه Navy و Marines)، ارتش و نیروی هوایی، و هم چنین در زمینه های دیگر نظیر نیروهای سایبری، فضایی و هسته ای تقسیم می شوند، تقریبا برای هر مشکلی در هر نقطه در سراسر دنیا، آماده هستند.
اما بهترین اسلحه ای که آمریکا در اختیار دارد، کدامند؟ با نگاه به شاخه های متعدد نیروها، بهترین بهترین ها، کدام هستند؟
در طول چند سال اخیر، سایت warrior مقاله های متعددی را در رابطه با این پرسش ها تألیف کرده است و برای راحتی کار شما، اکنون همه ی آن ها را در این پست جمع آوری کرده ایم. بخش اول نگاهی بر نیروی دریایی آمریکا می اندازد. در بخش دوم، نگاهی عمیق به تفنگ داران دریایی (Marine Corps) خواهیم داشت. در بخش سوم، ارتش آمریکا را مورد بررسی قرار خواهیم داد و در نهایت، در بخش چهارم، نیروی هوایی آمریکا را از زیر نظر خواهیم گذراند.

نیروی دریایی
نیروی دریایی آمریکا بزرگترین و پیشرفته ترین نیروی دریایی در سطح جهان است، که انواع نجهیزات از جمله ناو هواپیمابر و گشت زنی دریایی، تا زیردریایی ها، ناوشکن ها و هیلوکوپترهای بدون سرنشین را در اختیار دارد.
بنابراین زمانی که سردبیر مجله، از شما بخواهد که ۵ مورد از خطرناک ترین و مهلک ترین سلاح های نیروی دریایی آمریکا را معرفی کنید، سخت ترین چالش پیش روی شما، محدود کردن لیست به تنها ۵ سلاح خواهد بود. در این مقاله از پلت فرم های بزرگ، مانند ناوهای هواپیما بر و کشتی های جنگی دو کاره (قابلیت استفاده در آب و خاک) کنار گذاشته شده اند. موارد ذکر شده قطعا مهلک ترین سلاح های به کار رفته در زراد خانه نیروی دریایی آمریکا هستند، اما، همه آن ها را می شناسند و به عنوان پلت فرم های عظیم، این دو سیستم، از تجمع تجهیزات کوچک تر تشکیل شده اند.
در مقابل، پلت فرم هایی در این بخش معرفی خواهند شد که از دیدگاهی ویژه، و تأکید بر ارزش بیشتر، در ازای هزینه پرداخت شده برای آن ها، برجسته هستند. بعلاوه، برای بیان جزئیات هرچه بیشتر، هواپیماها و نیروهای ویژه کنار گذاشته شده اند، و تمرکز روی کشتی های سطحی و زیردریایی ها بوده است.
پیش از ادامه کار، باید اشاره شود که نیروی دریایی، اکنون در نقطه اوج یک انقلاب در زمینه فناوری قرار دارد، که کشتی ها، جنگنده ها، رادارها، لیزرها، سامانه مغناطیسی railgun و سیستم های بدون سرنشین دیگری در افق آن مشاهده می شوند. ممکن است در ده سال آینده، این لیست تفاوت های اساسی با لیست کنونی داشته باشد.
Arleigh Burke
ناوشکن حامل موشک انداز Arleigh Burke:
ناوشکن های کلاس Arleigh Burke که نام آن از یک دریا سالار افسانه ای در زمان جنگ جهانی دوم، گرفته شده است، کشتی های بسیار پیشرفته و توانمندی هستند که هر ارتش مدرنی آن ها را در اختیار دارد. کلاس Burke، با ۶۲ فروند، ستون فقرات ناوگان کشتی های جنگی، به شمار می رود که بیش از یک پنجم از تمام کشتی های نیروی دریایی را تشکیل می دهد.
قلب سیستم جنگنده ناوشکن های کلاس Burke، در سیستم رادار Aegis است، که می تواند انواع مختلفی از موشک های دفاعی هوایی را برای مقابله با هدف های دشمن، هدایت کند. سیستم Aegis می تواند طرح دفاعی یک گروه دریایی سطحی را هماهنگ سازی کند، و با قابلیت جدید مشارکت هماهنگ، کلاس Burke می تواند از فواصل مختلف، با استفاده از داده های به دست آمده از سایر پلت فرم ها، نظیر E-2D Hawkeye به هدف شلیک کند.

ناوشکن کلاس Burke، می تواند موشک های دفاعی Evolved Sea Sparrow را به سوی اهداف کوتاه برد و میان برد، و موشک های SM-2 و SM-6 را در برابر اهداف دور برد هوایی پرتاب کند. بسیاری از ناوشکن ها، قابلیت دفاع در برابر موشک های بالستیک را دارا بوده و می توانند موشک های SM-3 را، که برای درگیری با موشک های ویژه طراحی شده اند، شلیک کنند.
برای مقابله با حملات زیر دریایی ها، این از ناوشکن ها، مجهز به یک سیستم ردیاب صوتی SGG-89 و یک سیستم یدک ردیابی برای به روز رسانی های آینده هستند. این کشتی ها قابلیت استفاده از موشک های اژدر MK.46 را دارند. هلی کوپترهای ضد –زیردریایی MH-60R این کشتی،از قابلیت هدف گیری زیردریایی ها از راه دور برخوردارند، اگرچه تنها نسخه های جدیدتر کلاس Burke دارای آشیانه ای برای هواپیماها هستند.

ناوشکن کلاس Burke به عنوان یک کشتی مدرن، مجهز به توپ های معمولی است. یک توپ ۵ اینچی (۱۲۷ میلی متری) روی عرشه کشتی سوار شده است، که قابلیت مقابله با حملات کشتی ها، بمباران منطقه ساحلی، و حتی مقابلله محدود با حملات هوایی را دارد. پس از وقوع انفجار USS Cole در سال ۱۹۹۹، این کشتی ها به دو توپ ۲۵ میلی متری و چهار مسلسل کالیبر ۰٫۵۰ نیز مجهز شدند. و در پایان، هر یک از این کشتی ها، دارای دو سیستم دفاعی نزدیک Phalanx 1B است، که برای هدف قرار دادن موشک های دشمن طراحی شده است، و در عین حال می تواند به سمت هلی کوپترها، پهبادها و قایق های کوچک نیز شلیک کند.

یکی از جنبه هایی که کشتی های کلاس Burke در آن دچار ضعف هستند، توانایی درگیر شدن با کشتی های دشمن است، چرا که تنها سیستم دفاعی آن ها در برابر کشتی های دشمن، ۸ موشک Harpoon است که علاوه بر قدیمی بودن، تنها در نسخه های اولیه وجود دارد. البته در طراحی به این موضوع توجه شده است، و با توجه به اینکه هیچ تهدید سطحی قابل ملاحظه ای در زمان طراحی وجود نداشته است، نیروی دریایی بر نبردهای کلی در مأموریت های تروریستی متمرکز بوده است. در حال حاضر موشک هایی چون موشک NSM ساخت نروژ و موشک های ضد کشتی دور برد Lockheed Martin برای این کشتی در نظر گرفته شده اند و نوید استفاده از موشک های ضد کشتی مختلف را در ناوگان دریایی می دهند.
این گروه از کشتی ها، بیشترین قدمت را در میان تجهیزاتی داشته اند که توسط نیروی دریایی امریکا ساخته می شوند؛ ساخت کشتی کلاس Arleigh Burke از سال ۱۹۹۱ آغاز شده و انتظار می رود که تولید آن تا ۱۵ سال دیگر نیز ادامه داشته باشد. این به معنای ۴۰ سال تولید مداوم و پیوسته ی یک نوع مشخص از ناوشکن ها است.
EA-18G Growler Electronic
هواپیمای EA-18G Growler Electronic
هواپیمای EA-G18 Growler، که بر اساس هواپیمای F/A-18F Super Hornet ساخته شده است، یک هواپیمای جنگی الکترونیکی با عملکرد یک جنگنده است. بر خلاف نسل قبلی این هواپیما، یعنی مدل EA-6B، این نسخه گرولر توانایی های بهتری داشته، و می تواند در مأموریت های خطرناک پا به پای جنگنده ها در نبردها مشارکت داشته باشد.
هواپیمای گرولر، در اصل نوع دیگری از هواپیمای Super Hornet با دو سرنشین است، به طوری که تقریبا ۹۰ درصد خصوصیات این دو هواپیما مشابه است. در این هواپیما، مسلسل M61 داخلی موجود در Super Hornet، برای گنجانده شدن یک سیستم تداخل ارتباطی An/ALG-227 حذف شده است، و غلاف های اخلالگر رادار AN/ALG-99 در محل قرار گیری سلاح های هواپیما، نصب شده اند.

هواپیمای گرولر سه قابلیت مهم دارد. نخست آنکه توانایی مشارکت در مأموریت های خنثی کردن نیروهای هوایی دشمن را برای پشتیبانی از پهبادها یا هواپیماهای بدون سرنشین دارد. گرولر می تواند در سیستم های ارتباطی و رادارهای زمینی دشمن اختلال و پارازیت ایجاد کند و با موشک های ضد رادار HARM، این رادارها را به طور مستقیم مورد حمله قرار دهد.
در وهله دوم، گرولر قابلیت انجام مأموریت های ایجاد اختلال از راه دور Stand-off and escort jamming در مقابل پدافندهای هوایی از زمین، پلت فرم های هشدار زودهنگام هوابرد دشمن، و جنگنده های دشمن را دارد. گرولر می تواند پا به پای جنگنده ها عملیات های تجسس ضدهوایی شرکت کرده و رادارهای و سیستم های ارتباطی دشمن را در هم بریزد.
و سوم آنکه، گرولر از توانایی انجام “حملات الکترونیکی غیر معمول” برخوردار است، قابلیت تقریبا مرموزی که به آن اجازه می دهد با نیروهای دفاعی زمینی درگیر شود.
علاوه بر این قابلیت ها، گرولر می تواند از خودش محافظت کند، و در نتیجه فرصتی برای استفاده از جنگنده های پشتیبان در مناطق دیگر فراهم می کند. گرولر به اندازه F/A-18F سریع بوده، قابلیت مانور بالایی دارد و می تواند موشک های AMRAAM را برای کاربردهای دفاعی حمل کند. علی رغم طراحی این هواپیما برای جنگ الکترونیکی، گرولر به یک رادار AESA چند حالتی APG-79 و یک سیستم نشانه گیری داخل کلاه خلبان (HMD) مجهز شده است.
تا ماه می سال ۲۰۱۴، ۱۰۰ فروند هواپیمای گرولر از سوی بوئینگ به ایالات متحده تحویل داده شده است، و خرید ۱۵ فروند دیگر، به عنوان بخشی از بودجه دفاعی گنگره در سال ۲۰۱۵، به تصویب رسیده است.

زیردریایی کلاس ویرجینیا
زیردریایی کلاس ویرجینیا، یکی از موفق ترین طرح های تجهیزات نظامی آمریکا پس از دوره جنگ سرد، از پیشرفته ترین زیردریایی های هسته ای با یک برنامه مالی مشخص، بوده است. قرار است حداقل ۳۳ فروند از این زیردریایی ها ساخته شود.
هر یک از این زیردریایی ها، حدود ۳۳۷ فوت طول و ۳۴ فوت قطر دارد و وزن آن در حالت شناور، حدود ۷۸۰۰ تن است. در یک فروند از این زیردریایی ها، ۱۲ لوله پرتاب قائم، برای موشک های Tomahawk، و چهار اژدر انداز ۵۳۳ میلی متری وجود دارد که قابلیت پرتاب اژدرهای Mk 48 ADCAP، مین ها و تجهیزات بدون سرنشین زیر آبی را دارد. تعدادی از این زیردریایی ها، به اتاقک هایی برای غواصان مجهز شده و می توانند زیردریایی های کوچک SEAL را حمل کنند.
علاوه بر انجام مأموریت ها در زمان حمله، زیردریایی های ویرجینیا ، سکوهای خوبی برای دیدبانی هستند. هرکدام از این دریایی ها، در بخش های مختلف، از برامدگی فوقانی زیردریایی، تا قسمت کروی آن در نوک، بخش های جانبی و انتهایی، دارای سیستم های ردیابی صوتی هستند که وجود اشیاء را نیز تشخیص می دهند. این زیردریایی ها برای تشخیص سیگنال های دشمن و سنسورهای الکترونیک نوری، به حسگرهای پشتیبانی الکترونیک (EMS) مجهز شده اند. این حسگر ها را می توان با داده های به دست آمده از تجهیزات بدون سرنشین زیر آبی (UUV) و نیروهای ویژه تقویت کرد. به کمک این سیستم ها می توان اطلاعات به دست آمده را به وسیله ی فرستنده های پرقدرت، به سطح آب و حتی فراتر ارسال کرد.
زیردریایی کلاس ویرجینیا، از دیدگاه صرفه اقتصادی نیز، یک طرح موفق به شمار می آید. نسل قبلی این زیردریایی ها، یعنی کلاس Seawolf ، یک فاجعه مالی محسوب می شود – قرار بود ۲۹ فروند از این زیردریایی ها ساخته شود، اما هزینه متوسط ساخت هر یک از آن ها، حدود ۴/۴ میلیارد دلار تمام شد و به همین دلیل ساخت این زیردریایی ها متوقف شد.
از سوی دیگر، هزینه ساخت هر فروند زیردریایی ویرجینیا، به طور متوسط اندکی کمتر از ۲ میلیارد دلار است. مهمتر آنکه، در سال ۲۰۱۱، تحویل این زیردریایی ها، زودتر از موعد و با صرف هزینه کمتر انجام گرفت. کشتی USS Mississippi نیز، یک سال زودتر از موعد و ۶۰ میلیون دلار ارزان تر تحویل داده شد. در ماه می، نیروی دریایی آمریکا، به ازای پرداخت ۶/۱۷ میلیارد دلار، ساخت ده زیردریایی را به شرکت های Huntington Ingalls و General Dynamics سپرد. بر اساس این توافقنامه، قرار است به مدت ۵ سال، هر یک از این شرکت ها، هر سال یک زیردریایی به نیروی دریایی امریکا تحویل دهد. به این ترتیب هر سال دو فروند زیردریایی به ناوگان درایی آمریکا افزوده خواهد شد.
زیردریایی کلاس اوهایو
زیردریایی کلاس اوهایو با قابلیت پرتاب موشک های کروز
چهار زیردریایی موشک انداز کلاس اوهایو: اوهایو، میشیگان، فلوریدا و جورجیا – قدرتمند ترین و مجهزترین کشتی های مسلح در دنیا به شمار می آیند. هر کدام از این زیردریایی ها، به ۱۵۴ موشک کروز مجهز شده است و می تواند تا چهار جوخه از یگان های ویژه نیروی دریایی آمریکا را جابه جا کند.
هر کدام از این زیردریایی ها، که با هدف پرتاب موشک های بالستیک ساخته شده اند، حامل ۲۴ موشک بالیستیک D-5 Trident مجهز به کلاهک هسته ای بوده اند. تحت شرایط پیمان START II، چهار زیردریایی اضافه با قابلیت پرتاب موشک های بالستیک برای آمریکا باقی ماند. نیروی دریایی آمریکا، به جای از رده خارج کردن آن ها، ۴ میلیارد دلار برای تبدیل آن ها به تجهیزات حامل موشک های کروز زمینی Tomahawk هزینه کرد.

۲۲ مورد از سیلوهای موشک های تریدنت، بازسازی شدند تا هرکدام از آن ها هفت موشک Tomahawk را پذیرا باشند. نتیجه این تغییرات، یک سکوی پرتاب مخفی است که می تواند ۱۵۴ موشک توماهاوک را شلیک کند، قابلیتی که قدرت حملاتی نیروی دریایی آمریکا را بسیار بالا خواهد برد.
تجهیزات جنگی هر زیردریایی محرمانه است اما شامل انواع مختلفی از موشک های Block III Tomahawk و Block IV Tomahawk می شود. موشک Tomahawk Block III/C دارای یک کلاهک معمولی ۱۰۰۰ پوندی، با بردی در حدود ۱۰۰۰ مایل است Block III/D ظرفیت ۱۶۶ بمب خوشه ای را داشته و برد آن در حدود ۸۰۰ مایل است. هر کدام از موشک ها، قابلیت هدایت به چندین روش را دارد و می تواند با استفاده از سیستم ناوبری اینرسی (INS)، روش تطبیق با عوارض زمینی (TCM)، روش DSMAC و جی پی اس، به سمت مقصد هدایت شود.
Tomahawk Block IV/E به هر موشک، قابلیت شناسایی هدف، ارزیابی میزان آسیب ناشی از بمب، و هدف گیری مجدد را نیز اضافه کرده است. این موشک می تواند در صورت صدور فرمان، تصویری از منطقه نبرد را بفرستد، در حین جمع آوری هدف جدید قدری درنگ کرده و سپس هدفی جدید را جایگزین هدف قبلی کند. این موشک، بسیار کم هزینه تر از مدل های پیشین Tomahawk تمام می شود.

دو زیردریایی دیگر حامل موشک Trident نیز برای استفاده یگان های ویژه نیروی دریایی اصلاح شدند و اتاقک های غواصی در آن ها برای خروج از زیردریایی از زیر سطح آب، تدارک دیده شده است. هرکدام از زیردریایی های SSGN کلاس اوهایو می توانند ۶۶ کماندوی یگان ویژه (SEAL) را به همراه ترکیبی از دو زیردریایی کوچک یا محافظ های شناور حمل کنند.
زیر دریایی اوهایو اولین موشک های خود را در نوزدهم مارس ۲۰۱۱، در حین عملیات Odyssey Dawn شلیک کرد. USS Florida حدود ۹۳ موشک توماهاوک را علیه اهداف نظامی لیبیایی شلیک کرد. در آینده، زیردریایی های حامل موشک های کروز را می توان به عنوان کشتی های مادر برای تجهیزات بدون سر نشین زیر آب (UUV) به کار برد.
USS Ponce
ناو USS Ponce:
ممکن است حضور یک شناور مخصوص ترابری (آبی –خاکی) در این لیست، قدری عجیب به نظر برسد، و تا حدود یک هفته پیش، USS Ponce 43 ساله، که اولین بار در سال ۱۹۷۱ به کار گرفته شد، به عنوان یکی از کشتی های ترابری برای نیروی دریایی آمریکا به شمار می رفت. اما اکنون، به اولین کشتی در نیروی دریایی ایالات متحده تبدیل شده است که به یک سلاح لیزری مجهز است.
چهارشنبه گذشته، نیروی دریایی ایالات متحده اعلام کرد که سیستم تسلیحاتی لیزری یا LaWS، اکنون به یک سامانه تسلیحاتی عملیاتی تبدیل شده است. این سیستم لیزری از این پس می تواند در نبردها به کار گرفته شود.
سیستم لیزری اشاره شده، برای هدف قرار دادن پهبادها، هلی کوپترهایی که با سرعت کم حرکت می کنند، و قایق های سریع گشت زنی (PCF) طراحی شده اند. در ویدئویی که توسط نیروی دریایی در سایت یوتیوب منتشر شده است، این سیستم لیزری، یک موشک ضد تانک RPG-7 را منفجر کرده، موتور یک قایق کوچک را سوازنده است و یک پهباد بدون سرنشین را از کار انداخته است. به نظر می رسد که پروسه استفاده از این سلاح، تنها به کسری از ثانیه زمان نیاز دارد.
نیروی دریایی آمریکا ادعا کرده است که بر اساس پیمان کنوانسیون ژنو، از این تسلیحات لیزری برای هدف قرار دادن انسان ها و اشخاص، استفاده نخواهد شد. با این حال می توان گفت که منفجر کردن تجهیزات و سوخت، یا تخریب یا وارد کردن آسیب های جدی به یک وسیله در حال حرکت، می تواند برای تیم هدایت کننده آن پیامدهای مهلکی به دنبال داشته باشد.
هنوز در مورد محدوده برد تسلیحات LaWS ، یا تعداد شلیک های آن در حین درگیری، هیچ اطلاعاتی منتشر نشده است. نور لیزر برای چشم غیر مسلح، قابل دیدن نیست. به نظر می رسد که این سیستم از سوی یک کشتی پایه و با استفاده از نسخه اصلاح شده ای از یک کنترل بازی های ویدئویی به هدف شلیک می شود.
در دنیای سامانه های تسلیحاتی بسیار هزینه عصر حاضر، یکی از مهم ترین خصوصیات LaWS هزینه های آن است. این سیستم به ازای هربار شلیک، تنها ۶۹ سنت هزینه بر می دارد و به نظر می رسد که یک بار شلیک برای از پا در آوردن یک قایق کوچک، کافی باشد. یک موشک گریفین، که نیروی دریایی آمریکا آن را در برابر قایق های کوچک به کار می گیرد، به ۹۹۰۰۰ دلار هزینه نیاز دارد. سیستم دفاع موشکی RAM که برای درگیری با پهباد ها مورد استفاده قرار می گیرد، به ازای شلیک هر موشک، ۲۵۰۰۰۰ دلار هزینه دارد. سیستم LaWS را می توان حتی با توپ ۲۰ میلی متری که توسط سیستم های دفاعی نزدیک Phalanx شلیک می شود مقایسه کرد. در حالی که ما هنوز اطلاعات دقیقی از هزینه های کل سیستم LaWS نداریم، این اعداد و ارقام، در مقابل تعداد دفعات شلیک، بسیار جالب توجه هستند.
LaWS یک سامانه لیزری با توان ۳۰ کیلو وات است. نیروی دریایی آمریکا قصد دارد سیستم های قوی تر ۱۰۰ تا ۱۵۰ کیلووات را نیز در دو سال آینده، آزمایش کند.

تفنگداران نیروی دریایی ایالات متحده (Marine Corps) به این افتخار می کنند که در دسته نیروی های ۹۱۱ قرار دارند- مجموعه نیروهایی که رئیس جمهور می تواند آن ها را برای مبارزه در نبردهای ملی در حالت اضطراری فرا بخواند. اگرچه این تفنگداران در دوازده سال اخیر، در عمل به عنوان ارتش دوم زمینی در نظر گرفته شده اند، این نیرو، بخش از نیروی دریایی محسوب می شود و در اصل یک ناوگان مستقل دریایی به شمار می آید. بنابراین، تفنگ داران دریایی معتقدند – که به عنوان یک نیروی ویژه در عرصه دریایی و زمینی – به تجهیزات بی نظیری برای انجام مأموریت های خود نیاز دارند. در حالی که این نیرو اسلح بسیار متنوعی در اختیار دارد،۵ نمونه از بهترین این سلاح ها، در این بخش مورد بررسی قرار گرفته اند.:
تفنگداران دریایی:
اگرچه این مورد به معنای واقعی کلمه “یک سیستم تسلیحاتی” محسوب نمی شود، خصوصیات و آموزش های فوق العاده سربازان تفنگدار دریایی، به این نیروی ویژه معنا می بخشد. تمام اعضای این نیرو، از پایین ترین سرجوخه تا خود فرمانده، به عنوان یک پیاده نظام، آموزش دیده اند.
حتی خلبان های سپاه تفنگداران دریایی، پیش از ورود به دانشکده خلبانی، به مدت نه ماه تحت آموزش های پیاده نظام قرار می گیرند. تجربه مشترک جنگیدن در کنار تفنگداران دریایی در روی زمین، قدرت درکی به این نیروها می بخشد که سایر شاخه ها از آن بی بهره اند. در حقیقت، اعضای این تفنگداران نیروی دریایی هستند که مهمترین و موثرترین انشعاب نیروی های مسلح را نشکیل می دهند.
با اتمام عملیات های نظامی در عراق و افغانستان، قرار است تعداد اعضای این تفنگداران تا سال ۲۰۱۷، به ۱۸۲۰۰۰ نفر کاهش پیدا کند. اما حتی با این تعداد کاهش یافته نیز، تعداد این مجموعه از نیروهای آمریکایی، تقریبا معادل تعداد کل اعضای فعال ارتش بریتانیا است.
M1A1 Abrams
M1A1 Abrams
درحالی که سپاه تفنگداران دریایی به راهبردی بودن این مجوعه به عنوان یک نیروی سطح متوسط افتخار می کند، ممکن است در شرایط خاصی به نیروی خشونت بار سلاح های سنگین نیاز پیدا کند. این نیروی خشونت بار توسط تانک های ام۱ ای‌۱ آبرامز که ساخت شرکت جنرال دینامیکز است، تأمین می شود.
در حالی که این تانک ها به اندازه M1A2 SEPv2 پیشرفته نیستند، بسته ارتقاء حجم آتش M1A1 می تواند اهداف این نیروی تفنگداران را در زمینه پشتیبانی از پیاده نظام تحقق بخشد. تانک آبرامز به یک توپ ۱۲۰ میلی متری مجهز بوده و توسط یک لایه زرهی که متشکل از اورانیوم ضعیف شده است، محافظت می شود. این تانک، با داشتن موتوری به صورت یک توربین گازی و توان ۱۵۰۰ اسب بخار، می تواند با سرعت بیشتر از ۴۵ مایل در ساعت حرکت کند.
نیروی تفنگداران دریایی، یک نیروی مکانیزه سنگین در میان گروه های مبارزه ارتش نیست. کل مجموعه این نیروها، دارای سه گردان تانگ است – تعداد این تانک ها در مجموع به کمتر از ۴۰۰ عراده می رسد که بیشتر آن ها در پایگاه های ذخیره تجهیزات جنگی مستقر شده اند.
AH-1Z Viper
AH-1Z Viper
هلی کوپتر ای‌اچ- ۱زد وایپر آخرین نسخه از هلی کوپترهای کبری به جا مانده از دوره جنگ با ویتنام است. در حالی که ظاهر AH-1Z به نسخه های پیشین شباهت دارد، در اصل یک ماشین نظامی کاملا جدید است.
قدرت این هلی کوپتر توسط دو موتور توربوشفت T700 با ۱۸۰۰ اسب بخار تأمین می شود که با یک سیستم روتور کمپوزیت چهار تیغه ای، ترکیب شده است و چالاکی ویژه ای برای این هلی کوپتر به ارمغان آورده است. این هلی کوپتر از مجموعه ای حسگرهای پیشرفته شامل سیستم تشخیص هدف Lockheed Martin استفاده کرده و می تواند سیستم رادار Longbow را همراه داشته باشد. علاوه بر این، همانند هواپیماهای بوئینگ AH-64E Apache ارتش، می تواند شانزده موشک Hellfire را حمل کند، و با قابلیت شلیک موشک های AIM-9 Sidewinder عملکرد بهتری در درگیری هایی هوایی دارد.
هلی کوپتر AH-1Z بخش های مشترک زیادی با نسخه Bell UH-1Y Venom از UH-1 Huey دارد، که به لجستیک نیروها کمک خواهد کرد. با این حال، هلی کوپترهای Viper و Venom پلت فرم های ویژه ای در وزارت دفاع آمریکا هستند که مشابه هلی کوپتر های آپاچی با UH-60 Blackhawk به تعداد انبوده تولید نشده اند؛ به این معنا که نیروهای تفنگداران دریایی برای به روز نگاه داشتن ماشین های خود با جدیدترین پیشرفت ها، با سختی های بیشتری مواجه بوده و هزینه های بیشتری صرف می کنند.
Boeing AV-8B Harrier II
Boeing AV-8B Harrier II
جت هوایی AV-8B Harrier ، پشتیبانی هوایی را برای واحد های اعزامی به خارج از آمریکا انجام می دهند. برای تفنگداران دریایی، که همیشه دسترسی مناسبی به توپ های سنگین ندارند، هواپیما می تواند به عنوان آتش پشتیبان متحرک ایفای نقش کند.
در حالی که مدل هریر، بهترین هواپیمای جنگنده برای حمله به دشمن نیست – تا زمانی که جنگنده تهاجمی مشترک در مرحله عملیاتی قرار بگیرد – تنها هواپیمای عمود-پروازی است که زمان نشست و برخاست آن کوتاه بوده و می تواند از درون کشتی های تهاجمی دو گانه (آبی و خاکی) نیز کار کند .هواپیماهای تهاجمی مادون صوت، اگرچه شاید از جنبه های بسیاری، دچار ضعف باشند، برای عملیات های ویژه و نیروی های تفنگدار دریایی ضروری هستند.
قرار است در چند سال آینده، جنگنده تهاجمی مشترک، جای هواپیمای هریر را بگیرد. نیروهای تفنگدار امیدوارند که تا سال ۲۰۲۵، این جت را از رده خارج کرده، برنامه نگاه داشتن AV-8B تا پس از ۲۰۳۰ را لغو کند. در مقابل، نیروهای تفنگدار دریایی، بوئینگ F/A 18A/B/C/D را تا زمان جایگزین شدن F-35B به جای آن جت ها نگاه می دارد.
LAV
LAV:
نیروهای تفنگدار دریایی، به عنوان یک نیروی متحرک، و متوسط، نمی خواهند سرعت خود را با وسایل تقلیه مسلح سنگین، کم کنند. با این وجود، برخی از نیروهای مکانیزه برای آن ها حیاتی هستند.
برای تفنگداران دریایی، بسیاری از این نیازها، توسط نسخه های مختلفی از وسایل نقلیه مسلح سبک (LAV) جنرال دینامیکز، تأمین می شوند. یک گردان شناسایی با سلاح های سبک، انواع مختلفی از LAV ها، نظیر LAV-25، LAV-AT، LAV-L، LAV-M، LAV-Rs و LAV-C2s را در اختیار دارد که هرکدام از آن ها کاربردهای خاص خود را دارند، و از قابلیت دفاعی ضد تانکی و ضد هوایی تا فرماندهی و کنترل را در بر می گیرند.
متداول ترین نوع LAV ها، LAV-25 است که به یک توپ خودکار ۲۵ میلیمتری و یک جفت مسلسل ۶۲/۷ میلی متری مجهز شده است. این وسیله می تواند با سرعتی بیش از ۶۳ مایل در ساعت حرکت کند.

هنگامی که صحبت از سلاح های خطرناک و مهلک به میان می آید، ارتش ایالات متحده در این زمینه، هیچ کمبودی ندارد. ممکن است برخی از این سلاح ها، بسیار پرهزینه، و بسیار پیچیده باشند و بعضی از آن ها به در خواست سیاستمداران و مسئولات دفاعی، و نه سربازان شرکت کننده در نبرد، به کار گرفته شوند.
با این حال، ارتش کنونی آمریکا می تواند به شیوه های مختلف حجم آتش قابل توجهی ایجاد کرده و آن را در نبردهای کوچک ضد شورش، تا مبارزه سازمان یافته در جنگ های بزرگ به کار ببرد. با توجه به این نکات، پنج اسلحه برتر ارتش ایالات متحده عبارتند از:
AH-64
هلی کوپتر AH-64 آپاچی
نکته جالب آن است که بهترین سلاح نیروهای زمینی اول آمریکا، یک هواپیما است. اما با توجه به مبارزاتی که اخیرا نیروی نظامی آمریکا در آن ها حضور داشته است، و قرار است حضور داشته باشد، قدرت هوایی، مهمترین عامل تعیین کننده خواهد بود.
این نوع از هواپیماهای آپاچی، که به یک توپ مسلسل ۳۰ میلیمتری، موشک های Hellfire و حسگرهای بسیار پیچیده مجهز شده است، سرعت، حجم آتش و برد مناسب را با هم ترکیب کرده که به ارتش اجازه می دهد پیش از آنکه دشمن در تیررس سربازان ارتش قرار بگیرد، آن ها را مورد حمله قرار دهد. این هواپیما در ردیابی شورشیان یا دنبال کردن و از پای درآوردن ستون های مسلح رو به نابودی دشمن نیز، بسیار کارامد است. آپاچی در مبارزات مختلف از جمله جنگ خلیج فارس و افغانستان، نقش مهمی ایفا کرده است.
مهمتر از همه آنکه هواپیمای آپاچی، یکی از تجهیزات هوایی است که ارتش، به جای اتکا بر نیروی هوایی یا هواپیماهای نیروی دریایی در تأمین آتش پشتیبان، می توان از آن استفاده کند. یک هلی کوپتر تهاجمی، هیچ گام جایگزین خوبی برای پیاده نظام روی زمین نبوده است و نخواهد بود. اما نیروهای زمینی از پشتیبانی که یک هلی کوپتر تهاجمی می تواند تأمین کند، بهره زیادی خواهند برد.
M-1 Abrams
M-1 Abrams
اینکه آیا تانک ام-۱ آبرامز، بهترین تانک در دنیا است، به مخاطب صحبت های شما، و ملیت او بستگی خواهد داشت. اما، بدون شک این تانک، یکی از بهترین تانک ها در دنیا به شمار می رود.
تانک M-1A2، با وزن ۶۰ تن، مجهز به یک توپ مسلسل ۱۲۰ میلی متری، و زرهی از اورانیوم ضعیف شده به ضخامت حدود ۳ فوت بوده و سرعت آن به بیش از ۴۰ مایل در ساعت می رسد. این تانک توانسته است زره تانک های زرهی ساخت شوروی را در جنگ عراق از پای درآورد، و احتمالا تانک های پیشرفته تیپ ۹۹ چین را نیز به سرنوشت مشابهی دچار خواهد کرد. تعداد بسیار کمی از تانک های آبرامز در مبارزات، از بین رفته اند؛ این واقعیت که نیروهای داعش تانک های ام-۱ دولت عراق را نابود کرده یا به غنیمت گرفته اند، بیشتر نشان دهنده توانایی نیروها است تا خود تانک.
M-109A6 Paladin:
M-109A6 Paladin:
هویتزرهای خودران و بسیار قدرتمند ارتش آمریکا، در جنگ های اخیر این کشور، در صف های پشتی قرار داشته اند. با این حال، هنوز سلاح های بسیار قدرتمندی به شمار می روند.
پالادین، آخرین نسخه از توپ های خودران M-109 است. این ماشین ها می توانند یک خمپاره ۱۵۵ میلی متری را تا فاصله ۲۰ مایلی شلیک کند. بعلاوه می توانند خمپاره های Excalibur را نیز، که با استفاده از GPS یا لیزر هدایت می شوند، به هدف بزنند.
TOW
موشک ضد تانک TOW
به نظر می رسد که روسیه (یا اتحادیه شوروی) بهترین جایگاه را از نظر موشک های ضد تانک داشته باشد، اگرچه این موضوع قطعا از الگوی فروش اسلحه و اینکه سلاح های ساخت غرب، تا چه اندازه برای روسیه و هم پیمانانش خطرناک باشند تأثیر می پذیرد. بنابراین به راحتی می توان از یاد برد که ارتش آمریکا نیز در عرصه موشک های ضد تانک، چیزی از روسیه کم ندارد.
موشک های ضد تانک TOW (که خلاصه ی پرتاب لوله ای، ردیابی نوری، و هدایت سیمی است) با گذشت ۴۵ سال از حضور آن ها در ارتش، هنوز هم بسیار قدرتمند هستند. این موشک ها، تانک های بسیاری -که بیشتر آن ها ساخته ی روسیه بوده اند- را در جنگ ویتنام، جنگ های اعراب با اسرائیل و جنگ ایران و عراق، و اکنون در سوریه از پای در آورده اند.
مدل جدید تر TOW 2B، در نسخه های متعددی عرضه شده است، از جمله یک موشک سنگر شکن، و مدل Aero که بالای یک تانک منفجر می شود تا به پوشش بالایی نازک تانک، آسیب وارد کند.

مسلسل ام-۲ کالیبر ۵۰
ممکن است قرار دادن یک مسلسل تقریبا هشتاد ساله در لیست بهترین سلاح های ارتش، قدری عجیب به نظر برسد. اما این واقعیت که مسلسل ام ۲، یا “Ma Deuce “، با گذشت حدود یک قرن و جنگ های بی شمار، هنوز هم می تواند نقشی اساسی در مبارزات داشته باشد، تأکیدی بر آن است که این سلاح، واقعا قدرت مند و و برتر است
مسلسل ام-۲، زمانی که فرانکلین به تازگی به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شده بود، و هیتلر درحال کسب قدرت در آلمان بود، ساخته شده است، و به عنوان یک مسلسل ضدهوایی، ضد خودرو و ضد پرسنل، که شباهت بسیاری به یک توپ مسلسل کوچک دارد، در نبردهای بسیاری مورد استفاده قرار گرفته است. جدید ترین نسخه ی آن، M2A1 دارای یک لوله با قابلیت تعویض سریع، و یک شعله پوش برای استفاده در شب است.

نیروی هوایی ارتش آمریکا، با اختلاف بسیار زیاد، قدرتمندترین و تواناترین نیروی هوایی روی کره زمین است.علاوه بر طرح های آموزشی مناسب و منسجم، نیروی هوایی برای پیشتاز بودن در میان رقبای احتمالی، به سلاح های مدرن نیاز دارد. در یک دهه گذشته، برتری آمریکا در نبردهای هوایی، در حال از بین رفتن است، زیرا روسیه توانسته است به تدریج از زمان فروپاشی اتحادیه شوروی، قدرت خود را به دست آورد و چین نیز به عنوان یک ابر قدرت در حال مطرح شدن است. با این حال، پنج سیستم تسلیحاتی زیر بنیان های نیروی هوایی آمریکا را تشکیل داده و باید برای حفظ برتری در آینده حفظ شوند:
Boeing LGM-30G "Minuteman III
موشک بالیستیک فراقاره ای Boeing LGM-30G “Minuteman III”
اگرچه نظریه بازدارندگی سلاح های هسته ای، از زمان به اتمام رسیدن جنگ سرد، تا حدی کم رنگ تر شده است، این مأموریت، هنوز مهم ترین هدف نیروی هوایی به شمار می رود. پشتوانه اصلی تئوری بازدارندگی هسته ای آمریکا، موشک های بالیستیک LGM-30G Minuteman II هستند که به دهه ۱۹۶۰ تعلق دارند. چیزی در حدود ۴۵۰ فروند از این موشک ها، بخش زمینی از سه گانه معروف هسته ای را تشکیل می دهند.
با گذشت سال ها، این موشک قدیمی، با سیستم های هدایتی و موتورهای جدیدتر، اصلاح و به روز رسانی شده است. اگرچه این موشک ها، دراصل برای تطبیق داشتن با سه خودرو مستقل حامل کلاهک های هسته ای طراحی شده اند، نسخه کنونی از این موشک ها، تنها یک سلاح ۳۰۰ کیلوتنی را حمل می کند. ایالات متحده قصد داد به روز رسانی این موشک را ادامه دهد، اما در نهایت، باید به فکر یک موشک بالیستیک بین قاره ای جدید، به عنوان جایگزین Minuteman باشد. این امر بدون شک باید انجام شود، و تنها موضوع مورد بحث در این رابطه، زمان انجام آن است.

در چند سال اخیر سطح آمادگی نیروی موشکی-هسته ای، به طور مکرر مورد بحث و بررسی قرار داشته است. تعدادی از افسران که در حال تقلب کردن در آزمون ها بوده اند، دستگیر شده و تعدادی از افسران ارشد نیز در نتیجه ی این تخلفات، برکنار شده اند. تمامی این اتفاقات، موجب شده است که سایه ای روی نیروهای موشکی سنگینی کند.
Northrop Grumman B-2 Spirit
Northrop Grumman B-2 Spirit
ناوگان کم تعداد نیروی هوایی متشکل از بیست فروند بمب افکن Northrop Grumman B-2 Spirit، تنها دارایی تهاجمی با قدرت نفوذ دور برد در زرادخانه این نیرو است. هیچ هوایپمای دیگری در لیست دارایی های نیروی هوایی، نمی تواند از قاره ی آمریکا به پرواز درآید و در فضایی کاملا رقابتی به اهدافی در آن سوی کره زمین، حمله کند. مدل B-2 ، بدون سوخت گیری، بردی در حدود ۶۰۰۰ مایل دریایی دارد ، اما این مقدار را می توان با سوخت گیری مجدد هوایی، به ۱۰۰۰۰ مایل افزایش داد.
علاوه بر این، هیچ هواپیمای جنگی دیگری در ناوگان نیروی دریایی وجود ندارد که توانایی نفوذ به سیستم های دفاعی متراکمی را داشته باشد که هواپیمای B-2 برای عملیات در آن طراحی شده است. بمب افکن B-2 طوری طراحی شده است که در صورت وقوع جنگ جهانی سوم، به قلب نیروهای اتحادیه شوروی نفوذ کرده و با مجموعه ای از بمب های هیدروژنی آن را بمباران کند. در حالی که B-2 تا به حال فرصت پرواز کردن برای انجام چنین مأموریتی را نیافته است، همین توانایی ها موجب می شود که بمب افکن ها، بتوانند تقریبا با مصونیت کامل، به هر هدفی در سراسر دنیا حمله کنند. بعلاوه، در حالی که جنگنده هایی مانند F-22 یا F-35 در مقابل رادارهای فرکانس بالای کنترل هدف، مصون هستند، ردیابی هواپیمای بزرگ بالداری مثل B-2 با استفاده از رادارهای فرکانس پایینی که در باندهای UHF و VHF کار می کنند نیز، بسیار دشوار خواهد بود.
مشکل نیروی هوایی آن است که تا پیش از لغو برنامه ساخت این هواپیماهای بمب افکن توسط بوش، تنها ۲۱ فروند از مدل B-2 سفارش داده شده بود. از میان این ۲۱ جت، یکی از آن ها از بین رفته است. علاوه بر محدود بودن تعداد باقی مانده و نیاز شدید به آن، این بمب افکن روکش بسیار حساسی دارد و هزینه نگهداری آن به طرز شگفت آوری بالا است. برای بدتر کردن شرایط، دشمنان احتمالی آمریکا، در تلاش برای یافتن روش هایی، برای مقابله با بمب افکن های B-2 هستند.
نیروی هوایی، برنامه ای برای ساخت یک بمب افکن دارد که به پروژه ی “بمب افکن تهاجمی دور برد” معروف است، و قرار است تا اواسط دهه ۲۰۲۰ به مرحله اجرایی برسد. این نیرو امیدوار است بتواند با پرداخت ۵۵۰ میلیون دلار به ازای هر جت، حدود ۸۰ تا ۱۰۰ بمب افکن جدید را به ناوگان خود اضافه کند؛ هزینه یاد شده بسیار کمتر از قیمت ۲ میلیارد دلاری B-2 خواهد بود.
Lockheed Martin F-22 Raptor
Lockheed Martin F-22 Raptor
جنگنده پرقدرت Lockheed Martin F-22 Raptor، بهترین جنگنده موجود برای ایجاد برتری هوایی است. برتری هوایی از به دلایل متعددی، مأموریت اصلی نیروی هوایی محسوب می شود. تنها با کنترل شرایط هوایی و فضایی، نیروهای زمینی و سطحی می توانند بدون مواجه شدن با چالش های مختلف، عملیات خود را ادامه دهند.
جنگنده F-22 می تواند به خوبی خود را از رادار ها مخفی نگاه دارد. بعلاوه، می تواند در سرعت های فراصوتی و بیشتر از ۸/۱ ماخ، در حالت کروز قرار گرفته و به مدت های طولانی تا ارتفاعات ۶۰۰۰۰ فوت، به پرواز درآید. زمانی که این هواپیما در سرعت ها و ارتفاعات پایین تری قرار دارد، از قابلیت کنترل بردار پیشرانه (Vector Thrusting) برخوردار است – که قدرت مانور بسیار بالایی به آن می بخشد. به طور خلاصه، ترکیبی از سرعت، ارتفاع، قابلیت مخفی ماندن از رادارها، و سنسور های بسیار قوی، Raptor را به یک تهدید بسیار خطرناک تبدیل می کند.
مشکل نیروهای هوایی در این رابطه آن است که تنها ۱۸۵ Raptor در ناوگان این بخش از ارتش قرار دارد – که حتی از نصف تعداد مورد نیاز نیز کمتر است. از این ۱۸۶ فروند، تنها ۱۲۰ هواپیما، به اصطلاح “Combat Coded” هستند – که به معنای آماده بودن برای استفاده در جنگ است. به طور کلی تنها شش گردان هوایی (اسکادرن) عملیاتی ،یک گردان آموزشی عملیاتی، و چند مجموعه تجهیزات آزمایشی و آموزشی در پایگاه نیروی هوایی نلیس، در ایالت نوادا، و پایگاه نیروی هوایی ادواردز در کالیفرنیا وجود دارند. این گردان های هوایی نسبت به واحدهای معمولی جنگنده های هوایی، کوچکتر هستند. گردان های Raptor تنها ۲۱ جت، و دو هواپیمای پشتیبان، برای استفاده در زمان فرسایش نیروها، وجود دارد. در مقابل، در یک گردان معمولی از جنگنده ها، ۲۴ جت و دو هواپیمای یدک وجود دارند.
نیروی هوایی قصد دارد با طرح F-X، پیامدهای حضور و به خدمت گرفتن Raptor ها را مورد بررسی قرار دهد.

Boeing F-15E Strike Eagle
جنگنده F-15E Strike Eagle، یکی از اعضای گردان جنگنده های سنگین و دور برد نیروی هوایی است. نیروی هوایی ۲۱۳ فروند از این جنگنده های دو منظوره را در اختیار دارد که جایگزین هواپیمای تهاجمی F-111 جنرال دینامیکز شده اند.
بر خلاف جنگنده ی F-15C/D که بر حفظ برتری هوایی تمرکز داشت، مدل F-15E Strike Eagle عمدتا یک هواپیمای تهاجمی است. این جنگنده نسبت به تمام جنگنده های موجود در لیست دارایی های نیروی هوایی آمریکا، از برد و ظرفیت بمب بیشتری برخوردار است. با وجود افزوده شدن قابلیت شلیک هوا به زمین به این هواپیما، F-15E هنوز یکی از جنگنده های مورد احترام است – به ویژه در درگیری هایی که فراتر از میدان دید باشند.
هواپیمای F-15E، مانند بسیاری از هواپیماهای دیگری که در لیست ناوگان قدیمی نیروهای دریایی قرار دارند، تا اواسط دهه ۲۰۳۰، به کار گرفته خواهد شد. نیروی هوایی با استفاده از رادارهای الکترونیکی Raytheon APG-82، در حال به روزرسانی جت های خود است، اما تعدادی از خلبانان شکایت داشته اند که نسخه های خارجی این جت ها، بهتر مجهز شده اند. در عین حال، با اینکه به روز رسانی می تواند جنگنده Strike Eagle را تا سال ۲۰۳۰ پیش ببرد، نیروی هوایی هیچ برنامه ای برای جایگزین کردن این جت های قدرتمند در آینده ندارد.
در آغاز، نیروی هوایی امیدوار بود که مدل Strike Eagle را با نسخه ای از F-22 Raptor عوش کند، اما این برنامه ها، توسط رابرت گیتز، وزیر دفاع وقت، لغو شدند. یکی از افسران ارشد نیروی هوایی پیشنهاد کرد که این بخش از نیروهای ارتش باید تولید بمب افکن های LRS-B را برای پر کردن این شکاف، گسترش دهند- اما در عین حال بیان کرد که این تنها نظر شخصی او است، نه سیاست جدید نیروهای هوایی.
KC-135
بوئینگ KC-135
در حالی که معمولا به این موضوع توجهی نمی شود، چیزی که نیروی هوایی آمریکا را در میان تمام نیروهای هوایی دنیا بی نظیر می کند، توانایی حمله به اهداف خود در سراسر دنیا است. تانکر سوخت گیری هوایی KC-135، موجب می شود که نیروهای هوایی آمریکایی بتواند مأموریت های خود را پیاده کند. این موضوع تنها در مورد نیروی هوایی صدق نمی کند؛ تجهیزات هوایی نیروی دریایی و تفنگداران دریایی نیز برای انجام مأموریت ها، به تانکرهای هوایی سوخت نیاز دارند.
مدل KC-135 عصر آیزننهاور بسیار قدیمی است، و باید فورا تعویض شود. نیروی هوایی در دو دهه گذشته، تلاش های بسیاری را برای اعمال تغییرات در ترکیب سرمایه گذاری شرکت انجام داده اند که هیچ کدام ثمری نداشته است. قرار است تانکر بوئینگ KC-46 جایگزین تعداد زیادی از ناوگان KC-135 شود. با این حال، حتی با اضافه کردن ۱۷۹ تانکر KC-46 تا سال ۲۰۲۸، هنوز بدنه اصلی ناوگان از KC-135 خواهد بود. نیروی هوایی امیدوار است رقابت هایی را برای جایگزین کردن KC-135 های باقی مانده، برگزار کند.

دیدگاه خود را وارد کنید
1 دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *