استیو جابز،سیبی که از درخت زندگی افتاد
استیو پاول جابز در سان فرانسیسکوی کالیفرنیا در 24 فوریه سال 1955 به دنیا آمد.وی که یک عرب آمریکایی بود چرا که فرزند عبدالفتاح جندلی سوری بود که بعد ها استاد علوم سیاسی شد. پدر استیو پس از نقل مکان به سان فرانسیسکو و در سال 1955 با یک دختر دانشجو به نام «کارول شیبل» رابطه داشت که منجر به تولد استیو شد.چون عبدالفتاح و کارول ازدواج نکرده بودند داشتن این فرزند ناخواسته از نظر جامعه قابل قبول نبود و امکان سرپرستی آن توسط مادر عبدالفتاح نبود به همین دلیل تصمیم گرفتند تا استیو را به عنوان یک فرزند خوانده به یک زوج بسپارند.سرانجام با معرفی چند زوج ،«پاول و کلارا جابز» حاضر شدند استیو را به فرزند خواندگی قبول کنند. آنها نام فرزند نا تنی خود را «استیو پاول» گذاشتند.استیو از اینکه پاول و کلارا را والدین ناتنی تلقی کنند بیزار بود و ترجیح می داد تا ایشان را با نام والدین یاد کنند.پدر و مادر اصلی استیو بعد ها با هم ازدواج کردند و حاصل این ازدواج تولد «مونا» بود که خواهر تنی استیو محسوب می شود و با اینکه در دوران کودکی با هم ملاقات نداشتند ،بعد ها رابطه بسیار نزدیکی با هم داشتند.
استیو در دوران کودکی و قبل از ورود به کالج با «استیو وژنیاک» آشنا شد که بعدها شریک و همکارش شد.
استیو دوران دبیرستان خود را در شهر «گوپرتینو» در کالیفرنیا گذراند و پس از فارغ التحصیلی راهی کالج «رید» در اورگان شد.با اینکه این کالج از بهترین های زمان خود بود ولی به دلیل هزینه های سنگینی که برای پدر و مادر ناتنی استیو داشت و نمرات ضعیف خود استیو در حالی که فقط یک ترم را گذرانده بود از ادامه تحصیل انطراف داد هر چند در برخی کلاس ها همچون کلاس خوشنویسی حاضر می شد.او در مورد حضورش در کلاس های خوشنویسی گفت:
«اگر گذر من به این کلاس ها نمی افتاد مک (رایانه مکینتاش) هرگز دارای قلم های رایانه ای با فونت های متفاوت و زیبا نمی شد» .
استیو با اینکه زندگی سختی را می گذراند در سن 19 سالگی زمان زیادی را صرف یادگیری علوم عرفان شرق و رژیم های غذایی خاص مانند خوردن فقط میوه که سیب نیز یکی از میوه هایی بود که به آن علاقه زیادی داشت پرداخت و در همین سن بود که به همراه یکی از دوستان خود برای روشنگری بیشتر راهی هند شد.
در زمستان سال 1974 بود که استیو به کالیفرنیا رفته و به همراه دوست قدیمی و 5 سال پیش خود وژنیاک در جلسات هوداران رایانه های شخصی موسوم به Homebrew شرکت کرد.همزمان به عنوان یک تکنسین در شرکت آتاری مشغول به کار شد. در همین سال بود که جعبه آبی را که در واقع خطوط تلفنی شرکت AT&T را هک میکرد و امکان مکالمات راه دور را به صورت رایگان فراهم می کرد ساخته و برای مدت کوتاهی اقدام به فروش آن کرد.
پس از سفر به هند، استیو با سری تراشیده و در حالی که لباس سنتی هند را برتن داشت به امریکا بازگشت.پس از بازگشت مجددا در شرکت آتاری مشغول به کار شد اما برای جلوگیری از مزاحمت های احتمالی برای دیگر کارمندان،تنها پس از ساعت کاری که طراحان دیگر رفته بودند سر کار حاضر می شد.وظیفه او ساختن یک صفحه مدار الکترنیکی برای یک بازی به نام Breakout بود.«نولان بوشنل» بنیانگذار آتاری به ازای حذف هر تراشه در فرایند ایجاد و طراحی دستگاه،یک جایزه 100 دلاری تعیین کرده بود.استیو به دلیل دانش کمی که در طراحی مدار های الکترونیکی داشت از دوست خود وژنیاک خواست تا اگر بتواند صفحه مداری با حداقل مدار های الکترونیکی ایجاد کند ،جایزه ای که از آتاری دریافت می کنند را تقسیم کنند و در نهایت تعجب آتاری این صفحه الکترونیکی با کاهش 50 تراشه توسط وژنیاک ایجاد شد.
با اینکه جایزه در نظر گرفته شده 5 هزار دلار بود و کل این مبلغ نیز دریافت شده بود،استیو به وژنیاک گفت که آتاری تنها 500 دلار پرداخته است و به وژنیاک گفت که نیمی از 500 دلار را بردارد!سالها بعد که وژنیاک اصل مبلغ دریافتی را فهمید از شدت ناراحتی گریست و اعلام کرد که:
دوست داشت لطفی در حق دوستش کرده باشد و اگر استیو از او می خواست تا به صورت رایگان این تراشه را بسازد با کمال میل انجام میداد اما با رفتاری که استیو انجام داد احساس می کنم به من خیانت شده است.
استیو با بقیه مبلغی که از دور زدن دوست خود دریافت کرده بود پایه های شرکت اپل را بنا نهاد و هر دو نیز در این شرکت سهیم شدند اما رابطه دوستانه آنها هیچ گاه مثل سابق نشد.
در سال 1976 وقتی استیو 21 ساله و وژنیاک 26 ساله بود شرکت رایانه ای اپل در پارکینگ خانواده جابز بنیان نهاده شد.در ابتدا با نام «اپل کامپیوتر» شناخته شد ک بعد ها ب صورت مختصر به «اپل» تغییر نام داد.اولین رایانه شخصی ساخته شده توسط استیو و وژنیاک اپلI نامگذاری شد و قیمت 666 دلار و 66 سنت به دلیل علاقه ای که وژنیاک به اعداد تکراری داشت گذاشته شد.
در سال 1977 این دو اپلII را معرفی کردند که این رایانه موفقیت خوبی در بین رایانه های شخصی دست پیدا کرد چرا که دارای دو ویژگی توسعه سخت افزاری و سازگاری مناسب با نرم افزار های زمان خود را داشت.کلید موفقیت اپلII ، در Visi calcبود چرا که اولین برنامه صفحه گسترده را به بازار آورده بود.
در دسامبر سال 1980 اپل به صورت شرکت سهامی عام درآمد و به نفوذ و شناخته تر شدن استیو افزود به طوری که با داشتن 25 سال سن ،ثروتی معادل 200 میلیون دلار داشت.در همین سال بود که اپلIII معرفی شد اما فروغی نداشت.
موفقیت اپل غول صنعتی آن زمان یعنی آی بی ام را برای ورود به بازار های رایانه ای تهدید می کرد و دلیل عدم موفقیت اپلIII را می توان تبلیغات وسیع آی بی ام در مبارزه با رقیب جدید خود دانست.
با فراز و نشیبی که در آن برهه از زمان اپل داشت استیو در تلاش خود برای رشد هر چه بیشتر اپل «جان شولی» را که در شرکت پپسی مشغول به کار بود ،به عنوان مدیر اجرایی دعوت به همکاری در اپل کرد.اما جمله ای که استیو برای شکار شولی از پپسی به کار برد جالب بود:
«می خواهی عمر خود را صرف فروختن آب شکر کنی یا می خواهی شانس این را داشته باشی که دنیا را عوض کنی؟»
که نشان دهنده آینده نگری و نگرش استیو از راه اندازی شرکت اپل بود
.همزمان اپل رایانه «اپل الیزا» را که از نظر فناوری بسیار پیشرفته بود معرفی کرد این اسم را استیو از دوست دختر سابق خود الهام گرفته بود. الیزا از رابط کاربری موسوم به Xerox PARC بهره می برد که به جای استفاده از خط فرمان که در آن زمان مرسوم بود ،از این رابط گرافیکی استفاده کرد. هر چند در نهایت موفقیت مناسبی را برای اپل فراهم نکرد.
سال 1984 را می توان نقطه آغاز فروغ اپل شمرد چرا که در این سال اپل «مکینتاش» را معرفی کرد.مکینتاش اولین رایانه ای بود که واسط گرافیکی کاربری داشت و از Xerox PARC الهام گرفته شد که از نظر تجاری بسیار موفق عمل کرد.در واقع استیو با پروژه مکینتاش خواست تا انتقام شکست Xerox PARC را بگیرد.مکیتاش شعار «کار با یک کامپیوتر از استفاده از یک توستر راحت تر است» را که استیو از سال 1979 در سر می پروراند را عملی ساخت.تولید و توسعه مکینتاش توسط «راسکین» آغاز شد و به دلیل موفقیت مک تولید رایانه اپلII متوقف و مک جایگزین شد که تا به امروز نیز ادامه دارد.
هر چند در ماه های اول مک فروش چشمگیری نداشت و در سال 1984 بازار های رایانه ای با کساد روبرو بودند اما به مرور این پروژه جدید اپل می رفت تا انقلاب سومی را در این شرکت رقم بزند.در همین برهه با مدیریت مستبدانه و دمدمی مزاج بودن استیو و کشمکش هایی که در مدیریت اپل به وجود آمده بود،توسط شولی که استیو او را به اپل آورده بود از هیئت مدیره و مدیریت بخش مکینتاش کنار گذاشته شد و با وجودی که همچنان سهامدار اپل بود از اپل که نزدیک به ده سال برای موفقیتش تلاش کرده بود اخراج شد.استیو بسیار حیرت زده شده بود چرا که اپل تمام زندگی اش بود.
در سال 1986 استیو و «ادوین کتمول» استودیوی پیکسار را بنا کردند که در زمینه پویا نمایی رایانه ای فعالیت می کرد.پیکسار حول بخش گرافیک رایانه ای «لوکاس فیلم» شکل گرفت که استیو آن را به یک سوم قیمت و با مبلغ 10 میلیون دلار خرید.پیکسار یک دهه بعد با ساخت فیلم های مطرحی همچون «داستان اسباب بازی» معروف شد و بعد ها فیلم های زندگی یک حشره ،داستان اسباب بازی2،شرکت هیولاها و در جستجوی نیمو و اعجوبه ها راساخت که جوایزی را نیز به خود اختصاص دادندو و این موفقیت ارزش سهام استیو را بالا برد به طوری که تا سال 2011 سهام استیو در پیکسار بیش از یک میلیارد دلار ارزش داشت.با این موفقیت شرکت «والت دیزنی» سعی در خرید پیکسار را نمود که در صورت خرید ،با توجه به ارزش سهام استیو ،او دارای بیشترین سهم در والت دیزنی می شد که حتی از رئیس دیزنی نیز سهامش بیشتر می بود.
در سال 1986 و پس از اخراج از اپل شرکت NEXT را بنا کرد که همانند الیزا از فناوری های پیشرفته استفاده می کرد.نکست به دلیل هزینه های بالای فناوری وارد جریان بازار های رایانه ای نشد اما به دلیل استفاده از برنامه های شیء گرا معروف شد .با وسواسی که استیو در مدیریت نکست داشت سعی خود را برای توسعه هر چه بیشتر آن انجام می داد .در اکتبر سال 1988 شرکت نکست کامپیوترNextCube را به بازار فرستاد که یک کامپیوتر مکعبی بود. نزدیک به 50 هزار عدد از این کامپیوتر فروخته شد و تلاش وسیعی برای فروش بیشتر این کامپیوتر انجام شد و ختی یک میلیاردر تگزاسی را برای سرمایه گذاری جذب کردند .بعد ها استیو تمرکز خود را ازکسب و کار بر روی سخت افزار به توسعه نرم افزارهای مختلف تغییر داد و این چیزی بود که استیو را نابود کرد.همزمان پروژه «نکست میل» را که برای اولین بار امکان میل های گرافیکی را علاوه بر متن فراهم می کرد را نیز بنا نهاد.
استیو همان طور که در اپل رقابت سنگینی را با آی بی ام آغاز کرده بود در نکست نیز رقابت خود را با «سان مایکروسیستم» آغاز کرده بود.هر چند بعد ها استیو و «اسکات مک نیلی» از مدیران ارشد سان مایکرو سیستم محصول مشترکی به نام «اپن استپ» را ارائه کردند.
با وجود اغراقی که در مدیریت درخشان استیو در نکست وجود دارد اما آثار و نتایج همین مدیریت دو رویداد جهانی را بنا کرد:
1- استیو سامانه اصلی وب جهان پیما را بر روی ایستگاه کاری رایانه نکست ایجاد کرد ،چرا که اعتقاد داشت افراد عادی نیز باید بتوانند برنامه های کاربردی پر اهمیت بنویسند همین دیدگاه استیو،بنیان برنامه های کاربردی به نام سازنده رابط کاربر(Interface Builder) را ایجاد کرد که «برنزلی» با استفاده از آن توانست برنامه های با عنوان (World Wide Web 1,0) را بنویسد .در واقع پایه اینترنت جهانی را استیو بنا کرد!
2- اتکای اپل به نرم افزار های قدیمی و سوء مدیریت درونی شرکت به خصوص عدم توانایی آن برای انتشار نسخه ای به روز رسان عمده برای سیستم عامل رایانه های خود در اوایل دهه 90 این شرکت را به ورشکستگی نزدیک کرد .در واقع ایده استیو به بنیان های یونیکس در دهه 80 میلادی جاه طلبی او را نشان می داد که در نهایت همین انتخاب شالوده محکمی برای یک سیستم عامل شد و با رهبری استیو اپل تولدی دوباره یافت.
در سال 1997 شرکت اپل شرکت نکست را به قیمت 402 میلون دلار خریداری کرد که زمینه بازگشت اسیو را به خانه اش،اپل فراهم نمود.
در همین زمان به دلیل مشکلاتی که تا قبل از ورود استیو به اپل در بخش مدیریتی اپل به وجود آمده بود و عدم اطمینان هیئت مدیره به «جیل آمیلو» مدیر ارشدعملیاتی اپل ،استیو موقتا جایگزین وی شد و بازگشتی سرافرازانه را به اپل نشان داد. زیان های اپل تا سه ماه اول سال 97 میلادی ،700 میلون دلار برآورد شده بود که استیو برای جلوگیری از زیان بیشتر برخی از پروژه ها را متوقف کرد و با خرید نکست سیستم عامل NextSTEP در این شرکت ارتقا یافت و به سیستم عامل مکینتاش که ایده اول آن در سال 84 شکل گرفته بود تغییر پیدا کردو در واقع تکامل یافت و محصول تازه ای به نام iMac شکل گرفت که فروش شرکت را به میزان زیادی افزایش داد.در طراحی آی مک از رنگ های مختلفی استفاده شد تا تنوع زیادی در آن شکل گرفته باشد و این موفقیت آی مک در کنار «آی بوک» سه سال تداوم یافت و همین موفقیت باعث شد تا در مک ورلد ژانویه سال 2000 استیو مدیر عامل اپل شود که تا سال 2011 نیز ادامه یافت.
در ژانویه سال 2001 و در مک ورلد،استیو از استراتژی دیجیتالی اپل در سان فرانسیسکو پرده برداری کرد که چشم انداز رایانه های شخصی محسوب شد که سبک جدید زندگی دیجیتالی را با دوربین های دیجیتالی،تلفن های هوشمند،mp3 پلیر ها،پخش کننده های دیجیتال که تکنولوژی استفاده شده در دستگاه های یاد شده را می توان در
imove(1999) ، itunes(2001) ، iDVD(2001) ، iphoto(2002) ، I cal & Isync(2002)
(2044)garage band و iweb در سال 2006 اشاره کرد.
با این حال بزرگترین حرکت اپل در ساخت غیر منتظره «آی پاد» شکل گرفت که متاثر از تکنولوژی توپی بود و در اوایل سال 2001 شکل گرفت.آی پاد فروش فوق العاده ای داشت و فروش مک را به واسطه کار با آی پاد نیز افزایش داد.در سال 2002 آی پاد با ویندوز سازگار شد و در سال 2003 فروشگاه Itunes شکل گرفت تا پشتیبانی مناسبی برای آی پاد بادشد که بعد ها این فروشگاه از نسخه های ویندوزی نیز پشتیبانی کرد.
تا سال 2006 اپل به طور مستمر به نوآوری در کسب و کار موسیقی پرداخت به طوری که در سال 2004 آی پاد مینی را طراحی و در سال 2005 آی پاد نانو را ایجاد کرد و در سطح بین المللی رهبر بلامنازع عصر جدید موسیقی دیجیتالی گردید.سال 2006 نقطه عطفی برای در دست گرفتن بازار های جهانی برای اپل بود به طوری که از مایکروسافت هم پیشی گرفت که مدیون همین نوآوری در طراحی دیجیتالی بود.
اولین موفقیت اپل مدیون مک بود چرا که برای اولین بار فروش خود را از ویندوز شرکت مکینتاش بیشتر می دید و حرکت مثبتی که اپل انجام داده بود استفاده از پردازنده های شرکت اینتل بود که به موفقیت مک کمک می کرد چرا که مکینتاش اینتل سریع تر و ارزان تر بود هر چند موفقیت در فروش آی پاد را نیز نباید فراموش کرد.
سال 1997 سال تبدیل شدن اپل به یک برند ممتاز بود چرا که در ژانویه همین سال و در مک ورلد استیو خبر از محصول جدید اپل یعنی «آیفون» داد.سخت افزار به کاربرده شده،زیبایی ظاهری،سیستم عامل ساخته شده خود اپل OSx ،قابلیت های آی پاد ، خبر از ارائه یک گوشی تمام لمسی هوشمند را از طرف اپل می داد.آیفون شوک بزرگی در صنعت تلفن های همراه بود و ویژگی های منحصر به فرد موجود در آن مانند داشتن کامپیوتر و آی پاد و گوشی در جیب خود بود و مشخص کرد که اپل از یک شرکت منحصر به کامپیوتر خارج خواهد شد .
استیو در زندگی شخصی خود با مشکلاتی روبرو بود .در سال 2003 پزشکان تشخیص دادند که استیو مبتلا به سرطان لوزالمعده است.خوشبختانه این بیماری از نوع کشنده نبود و استیو به دنبال رژیم های غذایی مختلفی برای درمان بود که نهایتا در سال 2004 موافقت خود را برای جراحی اعلام کرد.
هر چند این بیماری تا سال 2001 با او بود اما اولین نشانه های خود را در سال 2008 نشان داد به طوری که به اعتقاد بسیاری استیو بسیار لاغر شده و در سال 2009برخلاف سال های گذشته از طرف شرکت اپل اعلام شد که استیو در مک ورلد سالیانه سخنرانی نخواهد کرد و منتظر پیوند کبد برای درمان است. در سال 2005 خبری از قول استیو در سایت اپل منتشر شد که در آن استیو چنین اشاره کرده بود:
همان طور که بسیاری از شما می دانید من در طول سال 2008 به صورت عجیبی وزن کم کرده ام و این برای پزشکان باعث تعجب است.هفته پیش من تصمیم گرفتم تا علت آن را بفهمم که خوشبختانه پس از آزمایش های زیاد از نظر پزشکان این یک عدم تعادل هورمونی است که پروتئین های بدن را از بین می برد و آزمایش های پیچیده خونی آن را تایید کرده است.
سال 2010 استیو مجددا با معرفی «آی پد» سلامتی خود را نشان داد و موفقیت جدید اپل را با معرفی این محصول نمایش داد.
هر چند در زمان معرفی آی پد بر روی مبل نشسته بود و عدم سلامتی کامل استیو را نشان می داد اما یک دستاورد جدید دیگر از سوی اپل توسط مدیر موفقش اعلام جهانی شد.در تبلیغات آی پد قبل از معرفی رسمی آن اغراق شده بود و استیو آن را دستگاه جادویی خوانده بود و پس از عرضه ،فروش قابل توجهی داشت.
استیو آن سال را سال آی پد نامید و چند ماه بعد و زمانی که آی پد2 روانه بازار ها شد،اپل به فروشی بی نظیر از این عرضه دست یافت،به طوری که علاوه بر فروش در امریکا فروشی عالی در سایر نقاط جهان داشت و حتی افرادی که دیوانه آی پد شده بودند در ازای فروش کلیه خود آی پد را جایگزین عضوی از اعضای بدنشان در زندگی کردند!.
استیو در زندگی شخصی خود نیز با مشکلاتی روبرو بوده است:
استیو در تاریخ 18 مارس سال 1991 ازدواج کرد همسر جابز «لورن پاول» است که نه سال از استیو جوان تر بوده و حاصل این ازدواج سه فرزند است.
در ضمن استیو یک دختر از نامزد سابق خود«کریس برنان» به نام «لیزا» دارد که این دو هیچ گاه به طور رسمی با هم ازدواج نکردند
با علاقه ای که استیو به گیاهخواری داشت و با اینکه او هرگز گوشت قرمز نمی خورد اما گاهی غذایش از گوشت ماهی نیز بود. خوردن میوه را نیز بسیار دوست داشت که از بین میوه ها علاقه زیادی به سیب داشت و همین علاقه باعث شد تا نام شرکت خود را اپل یا همان سیب انتخاب کند.
سال 1982 آپارتمانی در «سان ریموی نیویورک» خرید و آن را بازسازی کرد اما هیچ وقت در آن ساکن نشد بعد ها یک عمارت مستعمراتی اسپانیایی خرید که در «ورد ساید کالیفرنیا» قرار دارد و مدت ده سال ساکن آن بود حتی برای مدتی آن را به بیل کلینتون داد تا استفاده کند .استیو قصد تخریب و بازسازی آن را داشت که با مخالفت علاقه مندان به آثار تاریخی مواجه شد .سال 2004 شهردار وردساید اجازه تخریب را به استیو داد اما باید تا یک سال صبر می کرد تا اگر خریداری پیدا شد آن را بفروشد و مانع از تخریب احتمالی آن شود.
سال 2005 استیو پس از چاپ زندگی نامه اش با نام «استیو جابز؛ تمثال» فروش کتاب های چاپ شده توسط انتشاراتی که این زندگی نامه را چاپ کرده بود را در فروشگاه های خرده فروشی اپل ممنوع کرد.
اما همانطور که اشاره شد استیو از سال 2003 با بیماری سرطان لوزالمعده دست و پنجه نرم می کند در طول این سال ها این بیماری فعالیت استیو را در اپل با مشکلاتی روبرو می کرد .
اما درست در روز 24 آگوست سال2011 استیو جابز با ارسال نامه ای به هیئت مدیره اپل استعفای خود را اعلام کرد:
همیشه گفته بودم که اگر روزی فرا برسد که نتوانم از عهده وظایفم و انتظاراتی که از من به عنوان رئیس اپل میرود، برآیم، اولین نفری خواهم بود که شما را آگاه خواهم کرد. متأسفانه این روز فرا رسیده است.
به این وسیله از ریاست اپل استعفا میدهم. اگر هیئت مدیره صلاح بداند، مایلم به عنوان رئیس هیئت مدیره و مدیر و کارمند اپل ، خدمت کنم.
توصیه میکنم که طرح جانشینیمان را اجرایی کنیم و «تیم کوک» را به عنوان رئیس اپل برگزینیم.
باور دارم که روشنترین و خلاقانهترین روزهای اپل، در پیش هستند و انتظار دارم که با نظارت و مشارکت به «کوک» در نقش جدیدش، یاری برسانیم.
من شماری از بهترین دوستان زندگیام را در اپل پیدا کردهام، از همه شما، به خاطر سالهای زیادی که به من اجازه کار در کنارتان دادید، ممنونم.
هر چند استیو از مدیر عاملی استعفاء داد ولی از هیئت مدیره خواست تا به عنوان یکی از اعضای تیم بزرگ اپل در این شرکت حضور داشته باشد. پس از استعفای ناگهانی استیو که شوک بزرگی برای اپل و دوستداران استیو بود تلاش ها برای جایگزینی فردی مناسب شروع شد که در این بین «تیم کوک» به عنوان مدیر جدید انتخاب شد،کوکی که در خونسردی زیاد شهره بوده و شاید دلیل استخدام وی از طرف خود استیو نیز همین خونسردی اش بود.
اما آیفون4s که امسال در 4 اکتبر 2011 در رویداد سالانه اپل معرفی شد ،حال و هوای همیشگی را نداشت چرا که سخنران همیشگی خود ،استیو به معرفی این محصول جدید اپل نپرداخت و «تیم کوک» جایگزین استیوی شده بود که به دلیل بیماری از مدیر عاملی اپل استعفاء داده بود.آیفون جدید نیز انتظارات را برآورده نکرد و جای خالی استیو بیشتر احساس شد.
اما خبری که درست یک روز بعد از معرفی آیفون جدید اپل که به عنوان تصویر اصلی روی سایت این شرکت خود نمایی می کرد جایگزین تصویری شد که بهت دوستداران استیو را برانگیخت. این تصویر فقط یک معنی داشت:
استیو جابز درگذشت
همچنین اپل پیامی را با این مضمون در سایت خود قرار داد:
اپل یک نابغه الهام بخش و دنیا یک انسان شگفت انگیز را از دست داد. و هر کدام از ما که انقدر خوش شانس بود که با استیو کار کند یک دوست عزیز و یک مربی الهام بخش را از دست داد. استیو شرکتی را ترک کرد که تنها خودش قادر به ساختن آن بود. و روح او در بنیان و سازمان اپل جاودانه خواهد ماند.
اگر می خواهید در خاطرات و نظرات و همدردی و تسلیت خود با دیگران سهیم باشید به آدرس ایمل بزنید .
rememberingsteve@apple.com
اما درگذشت استیو جابز واکنش ها و بازتاب های مختلفی داشت به طوری که در همان ساعات اولیه افراد سرشناس زیر پیام هایی دادند:
باراک اوباما در بیانهای در مورد درگذشت جابز نوشته است:
“جهان یک انسان صاحب بینش را از دست داده است. و شاید هیچ تعریفی بالاتر از این نباشد که بخش بزرگی از جهان از طریق دستگاهی که او اختراع کرد از درگذشت او آگاه شد.”
لری پیج، یکی از بنیانگذارن گوگل هم نوشته است که:
جابز مرد بزرگی با دستاوردهای باورنکردنی و هوشمندی شگفتانگیز بود. پیج نوشته است که تمرکز جابز بر ارتقای تجربه کاربری، همیشه الهامبخش او بوده است.
او ضمن همدردی با خانواده جابز و اعضای اپل، از مهربانی جابز با او هنگامی که اورئیس گوگل شد، یاد کرده است.
بیل گیتس در بیانهای نوشته است که :
او و جابز نخستین بار ۳۰ سال پیش یکدیگر را ملاقات کردند و در بیش از نیمی از عمرشان با هم همکار و رقیب و دوست بودهاند. دنیا به ندرت شخصی را شاهد بوده است که به مانند جابز بر او تأثیرگذار بوده باشد و این تأثیرات را نسلهای متعددی حس خواهند کرد.
پل الن، یکی از ینیانگذران مایکروسافت نوشته است که :
جابز یکی پیشگامان بیهمتا دنیای فناوری بود و شخصی بود که میدانست چگونه محصولات بزرگ بسازد.
مایکل دل، رئیس شرکت دل نوشته است که :
امروز دنیا یک رهبر رؤیایی دنیای فناوری و یک افسانه نمادین، و خود او یک دوست را از دست داده است. میراث استیو را نسلهای زیادی به یاد خواهند آورد.
استیو بالمر، رئیس مایکروسافت هم :
با خانواده و اعضای اپل و همچنین همه اشخاصی که تأثیرات مثبت جابز را در زندگیشان حس کردهاند، ابراز همدردی کرده است.
اریک اشمیت، عضو هیئت مدیره گوگل نوشته است که :
جابز موفقترین رئیس در آمریکا در طی ۲۵ سال گذشته بوده است. او به صورت بینظیری، دریافتهای یک هنرمند را با بصیرت یک مهندش در همآمیخت تا یک شرکت استثنایی را بنا کند. او یکی از بزرگترین رهبران آمریکا در طول تاریخ بود.
مارک زاکربرگ نوشته است که:
استیو! از تو به عنوان یک معلم و یک دوست متشکرم. از تو به خاطر نشان دادن شیوه تغییر دنیا به وسیله محصولاتت، سپاسگزارم.
مایکل بلومبرگ، شهردار نیویورک، نوشته است:
امشب، دنیا نابغهای را از دست داده است که از او به مانند ادیسون و اینشیتن یاد خواهد شد. در طی چهار دهه پیش، استیو جابز توانایی دیدن آینده را داشت. او نوشته است که تأثیر جابز ورای گوشیهای هوشمند یا آیپد است، او دانش و توانمندی شکل دادن مجدد به چهره تمدن را داشت.
همچنین در نشریات مختلف امریکایی تیتر اول خبر ها شد که نشان از اهمیت جایگاه و سرشناس بودن استیو جابز است
اپل یک بازیکن کلیدی در شروع انقلاب رایانه ای بود و و این دستاورد بدون وجود استیو جابز میسر نمی شد چرا که با مدیریت و شیوایی و گیرا بودن سخنرانی های استیو به این موفقیت دست پیدا کرده است .هرچند بدون استیو نیز احتمالا شاهد موفقیت بیشتر اپل خواهیم بود چرا که در حال حاضر گوشی های آی فون و سیستم های مک این شرکت برترین هستند و با ارتقا آن شاهد موفقیت های بیشتر این شرکت خواهیم بود.شرکت اپل در سرتاسر جهان دارای بیش از 300 شعبه فروشگاهی و بیش از 2800 کارمند است که دارای فروش سالیانه بیش از 65 میلیارد دلار است که نشان از بزرگترین و موفق ترین شرکت های تجهیزات کامپیوتری است و این عظمت را مدیون بنیاگذار اصلی خود یعنی استیو جابز است.
منابع:
varshasb
تقدیم به تمام دوستداران استیو جابز و عاشقان محصولات اپل…
پدر استیو پس از نقل مکان به سان فرانسیسکو و در سال ۱۹۹۵ با یک دختر دانشجو به نام «کارول شیبل» رابطه داشت که منجر به تولد استیو شد ؟ این جوری که استیو الان ۱۶ سالش بود D:
مضمون کلی این مطلب درسته؛ ولی تاریخش 1955 هست…
پشت سر مرده حرف نزنید خوب نیست
ولی حیف شد استیو ! دلم براش تنگه
خوب بود مطلبت اما خیلی غلط داشت و دست پاچه ای منتشر کرده بودی!آقای میری شما که مثلن سر عمر مدیری! 🙂 اول یه بازبینی بکن مطلبو بعد منتشرش کن.بعد درستش کنید اون تاریخ تولد استیو رو بکنیدش 1955،عجب بی کفایته این….:)
عجب
پاي ما هم كشيده شد وسط
آقا معذرت؛
کل مطلبو به خاطر یه اشتباه ندید گرفتین ممنون
خب برای من که به بقیه گیر میدم چرا اینقدر غلط املایی دارین این یه جور تنبیه بود
ممنون از توجهتون
مقاله خوبی در اومده
ممنون
اما اگر نگاهی به زندگی استیو جابز بکنیم میبنیم که اون ادم عوضی بوده و فقط فقط به فکر خودش و سود رسانی به شرکت اپل بوده بس
شرکتی که وسایلی به قیمت خیلی گرونی به مردم میفروخت
وقتی فهمیدم که جابز به ووزنیاک حقوق کم و به اون دروغ و ووزنیاک که روحش هم از این خبر نداشت با جابز اپل تاسیس کرد اگر که میفهمید جابز این کار کرده فکر نمیکنم که اصلا اپلی تاسیس میشد
دم بیل گیتس گرم که تونست ویندوز بسازه هر چند که کپی از مک بود
البته اینکه پدرش با یه دختر دانشجو……. و تولدش از نظر فرهنگ غرب مشکلی نداره. اما ما به اینگونه افراد میگیم : زنازاده !!! که ظاهرا خود جابز هم مدتی با یکی دوست و ازش یه دختر(زنازاده) داره!!! فک کنم نصف ملت آمریکا(حداقل!) ولد الزنان !!!…. به دل نگیرین شوخی کردم(شکلک چشمک).. روحش غریق آمرزش.
واقعا عالی بود سعید جان…
موفق باشی
من فقط دنباله اينم كه بدونم چه جوريه كه بعضي ها اين جوري مي درخشن بعضي ها هم مثله خودم از زندگي هيچي نمي فهمن و تحليل مي رن – روحت شاد و يادت گرامي استيو جابز
مرسی از مطالب جالبتون