چگونگی تعامل با پریشانندگان همایشهای مجازی (کسانی که سر به سر می گذارند)
اگر تا کنون در بهاشتراکگذاری آنلاین دیدگاه شرکت داشته اید، برای نمونه در انجمن مجازی (تالارهای گفتگو) یا بخش نظردهی یا حتی سایت شبکهی اجتماعی، بیشک رویارویی با نمونهی تمامنمای جویندگان جدل را چشیده اید. در بیشتر موارد به نظر میآید که کاری بهتر از تخریب اوقات شما با نظرهای نسنجیده، نامیدنهای توهینآمیز و خشمانگیزیهای نابالغگونه نداشته باشند. همیشه در شگفت مانده اید از این که چرا با شما چنین میکنند، و مهمتر این که در چنین رویارویی و گفتگویی چه کنید؟
(تصویر برگرفته از: Who Would Win A Fight)
این همان چیزی است که ما اینجا میخواهیم در روشن کردناش شما را یاری دهیم.
پریشاندن همایشهای مجازی: خوشامدِ شما به وب
پیش از همه، هرگاه که در وب مینویسید، به یاد بیاورید که دیر یا زود با کسانی روبرو خواهید شد که دیدگاه شما را نمیپذیرند. همیشه اگر شدنی است، بپذیرید که نپذیرند، و به یاد داشته باشید که شما آموزگار دیگران نیستید. شما باید خود را در گسترانیدن آگاهی به چیزهای نو پاسخگو شمارید، و راههایی برای خودآموزی خوانندگان بگشایید. اما نکته همین است. به زور دیگران را به پذیرش دیدگاه و داوری خود نخوانید، چون جدل نخست همینگونه آغاز میشود.
چرا برخی از مردم کنشهای آنلاین ناشایست دارند؟
درست این است که، در هر دو دنیای مجازی و غیر مجازی افرادی چنین نابردبار هستند، اما هنگامی که پشت صفحهی نمایش رایانه پنهان باشند، برای نمونه در ناشناختگی، گستاختر میشوند. ناشناخته ماندن گرایش به گستاخی پدید میآورد (نه شجاعت که مفهومی دیگر است)، که در پی آن، از پاسخگویی فرد در مورد کنشهایش میکاهد.
(تصویر برگرفته از: ComicalConcept)
به بیان ساده، هنگامی که با نامی ساختگی پنهان میمانید، کنشهای شما چون همیشه نیستند. بیشتر به بیان آنچه ناشایسته میشمرید میگرایید، یا با دیگران سرگرم جوکهای همهگیر میشوید، دیگران را به نامی میخوانید که در مدرسه، غذاخوری یا در محل کار از آن پرهیز میکنید. این دگرگونی رفتار با مرزی چنان باریک جدایی مییابد که فرد میتواند همانگونه که یک چراغ را روشن و خاموش میکند، به هر سوی آن روی آورد.
دو روی یک سکه
هنگامی که در اجتماعی آشنا نظر خود را میفرستیم، که در آن سخنمان با هویت واقعیمان پیوست مییابد، ممکن است خوشرفتارتر، و در بیان خود سنجیدهتر و آسایندهتر (دلگرم کننده تر) باشیم. این همان روی میانهرو و صحیح مدبرانه ی(سیاستنگرانانه) ماست. اما هنگامی که کسی به پایِش و مهار شیوهی بیان ما نپردازد، بیشتر به سرراست بودن و رویاروگری میگراییم، مانند هنگامی که در جامعههای مجازی چون Youtube یا سایت بلاگهای همگانی چیزی میفرستیم. شما با یک نام کاربری همچون Ninja_twinkletoes، گرایش بیشتری به رهانیدنِ افسار و بیان واژگان ناشایست دارید. میتوان گفت این امر همانند چرخش شخصیت در هنگام رانندگی است. برای نشان دادن این نکته (و خوشایندی دیسنی برای من) از کارتونی به نام «جنون موتور» میگویم که بیش از ۶۰ سال پیش ساخته شده و تصویرگر چرخش شخصیتی مشابهی است هنگامی که کسی فرمان بهدست میگیرد.
پس هنگام گیر افتادن چه کنم؟
بیشتر پریشانندگان فضای مجازی تنها در پی توجه هستند. اگر با یکی از آنها روبرو هستید زمانتان را به او نسپرید. با پاسخگویی، شما به او توجهای را که نیاز دارد میسپارید و او را تشویق میکنید که با تکرار کنش ناشایست به شما زیان برساند. تنها از کنشها و پاسخهای او چشمپوشی کنید، حتی اگر شروع به صداکردن شما کرد. شما بهآسانی میتوانید زمان خود را به انجام چیزهایی بهتر بسپارید.
اگر حس کردید بیدرنگ منفجر میشوید، نخست بروید کار دیگری انجام دهید تا آرام شوید. چند روز برای رها شدن از برانگیختگی درنگ کنید و اگر آن فرد بازنگشت، با خوشرویی کافی او و این موضوع را رها بگذارید. در دنیای مجازی پرهیز از رویارویی آسانتر از دنیای واقعی است.
در موقعیتهایی نادر که نظردهنده در پی دسیسهچینی و برنامهای پنهان است و یا تنها حس انتقامجویی در پیش دارد چه میکنید؟ خب البته میتوانید متقابلا ” فریاد بزنید و با درشتنویسی، بر کشتن مجازی او، یا برتری خود تاکید کنید. اما پیش از در افتادن به راه رویارویی با او، بر انگیزهی او از بیان آن چیزهای آزاردهنده تامل کنید.
(تصویر برگرفته از: Filehurricane)
گاه همهی درگیری میتواند از یک دریافت اشتباه آغاز شود. مشکل گفتگوی نوشتاری برخوردار نبودن از لحن آوایی در پیام رسانی است. از هر چیزی بهآسانی ممکن است خارج از زمینهی موضوعی و موقعیتی آن برداشت شود. پس بسیار مهم است که نوشتن براساس اندیشیدن به مخاطب، و این که برداشت او از بیان شما چه می تواند باشد، انجام شود. همچنین همان سان مهم است که هنگامی که بیان نویسنده میتواند به برداشتی دیگر بیانجامد، خواننده او را از سود بازاندیشی برخوردار کند.
ما در زندگی روزانه بیشتر مهربان ایم. بیهوده است که هنگام آنلاین بودن نامهربان باشیم.
نتیجه
Bigotry (تعصب) که به معنی عدم تحمل نظر، عقیده و اعتقاد متفاوت با عقیده خویش می باشد، به یک دلیل ساده در اینترنت پدیدهی چشمگیری است. ما شاید از زیرساخت لازم برای برقراری ارتباط و گفتگو با افراد در دورترین بخش جهان برخوردار باشیم، اما جامعه در گسترهی همگانی ممکن است از بلوغ لازم برای تعامل با گوناگونی فرهنگی در سطح جهانی برخوردار نباشد.
پس بار دیگر که میخواهید نظر بفرستید، به جای اینکه همانند فردی که سر به سر می گذارد عمل نموده و از شیوه وی پیروی نمایید، کمی در مورد نظری که می دهید درنگ کرده و در مورد واژه هایی که انتخاب می کنید دقت نموده و اندیشه کنید و شیوهای درست برای بیان خود برگزینید.
پرداختن به این موضوع جالب بود. بخصوص که این آدم ها در این روزها در جامعه ایرانی که درحال TRANSFORM از یک جامعه بسته به جامعه ای بازتر هست زیاد دیده میشوند…