قدرت تصاویر و ارتباطات تصویری
شاید کلیشه و تکراری به نظر برسد، اما در مبحث ارتباطات، هر تصویر می تواند هزاران ناگفته در خود داشته باشد. ما امروزه به وضوح شاهد رشد فزاینده ارتباطات تصویری هستیم که از طریق محتوای اینترنتی و رسانه های اجتماعی صورت می پذیرند. به عنوان شاهدی بر این مدعا، کافی است نگاهی به شرکت اسنپ (کمپانی مادر اسنپ چت) بیندازید. این شرکت با market valuation یا ارزشگذاری بازار بالغ بر ۲۵ میلیارد دلاریش، پای خود را از انتظارات بالایی که از آن می رفت نیز فراتر گذاشت. کاربران و سرمایه گذاران، علی الخصوص نسل های جوانتر به طور روزافزونی بیشتر و بیشتر به ارزش ارتباطی تصاویر پی می برند و روش ارتباطی آنها نیز مطابق با این ادراک تغییر کرده است.
اما همه اینها به این معنی نیست که ارتباط تصویری چیز تازه ای است؛ بلکه فقط به نظر می رسد که امروزه تحولی را در این عرصه شاهد هستیم. در واقع، اولین روش های ارتباطی، تصویری بودند. نقاشی های موجود در غارها که جزو اولین رد پاهای بشر به حساب می آیند، یا ویژگی های خاص الفبای تصویری را در نظر بگیرید. اینکه انسان ایجاد ارتباط با همنوعان خود را با روش های ارتباطی سرراست ترِ تصویری آغاز کرد بی دلیل نیست و امروزه ما بیشتر از مزایای این نوع از ارتباط آگاهی پیدا کرده ایم. به عنوان مثال، علائم راهنمایی و رانندگی را در نظر بگیرید؛ مغز شما از این علائم در کمتر از ربعی از ثانیه رمزگشایی می کند، در حالیکه خواندن و درک یک جمله متنی به ۲۴ برابر زمان بیشتری نیاز دارد.
تحقیقات نشان می دهند که دامنه توجه ما فقط هشت ثانیه است که در قیاس، یک ثانیه کمتر از دامنه توجه ماهی قرمز است. از نظر اطلاعات ورودی، ۹۰ درصد اطلاعاتی که مغز پردازش می کند تصویری هستند، به علاوه تخمین زده می شود که چیزی نزدیک به ۶۵ درصد فراگیران، فراگیران بصری باشند (از طریق حس بینایی بهتر یاد می گیرند). در همین حین، تفریحات مدرن نیز چنان مخاطبان را عادت داده اند که انتظار دارند که شاهد تغییرات سریع و استمرار جریان اطلاعات باشند. به عنوان مثال، فیلم های اکشن امروزی در مقایسه با ۳۰ سال قبل به طرز جنون آمیزی پرشتاب هستند؛ تغییر مداوم زاویه دوربین و روایت همزمان چندین داستان فرعی در زوایای مختلف تبدیل به جزء ذاتی این فیلم ها شده است. اگر این فیلم ها را با فیلم های قدیمی مقایسه کنید، فیلم های قدیمی کُند و حتی خسته کننده به نظر می رسند.
درسی که در اینجا برای کسب و کارها و برندها وجود دارد این است که اگر به دنبال ایجاد تعامل حقیقی هستید، باید به مخاطب خود آیتم ها و محتواهای جذاب تصویری ارائه کنید. این برای افرادی که در حوزه فروش یا بازاریابی فعالیت می کنند به شکل خاصی اهمیت دارد، چرا که تعامل، محرک تبدیل (conversion) است. در مبحث تبلیغات نیز استفاده منسجم از روایتگری تصویری می تواند این امکان را برای شرکت فراهم کند تا واکنش های عاطفی مورد نظر خود را با سرعت هرچه تمام تر دریافت کند. برندسازی با آیتم های تصویری یکپارچه و منسجم موجب می شود که برند به واسطه سرنخ های تصویری خاص خود فوراً قابل تشخیص بوده و جای خود را در ذهن مخاطب باز کند. این نیز به نوبه خود فرصت خلاقیت و ایجاد پیچیدگی های بیشتر برای دریافت واکنش عاطفی از مخاطبان را ایجاد خواهد کرد.
علاوه بر این، ارتباط تصویری زبان-محور نیست. در نتیجه، تمرکز بر یک رویکرد تصویری برای کسب و کارهای بین المللی می تواند مزایای متعددی را به ارمغان بیاورد. چنین برنامه ای نه تنها آنها را قادر می سازد تا ارتباط موثرتری با بازارهای جدید برقرار کنند، بلکه هزینه های ترجمه را کاهش می دهد، ارتباطات را هماهنگ و یکپارچه می کند و باعث تسریع روند مدیریتی می شود. انعطاف پذیری روش های ارتباط تصویری باعث می شود که سرمایه گذاری روی آنها، یک سرمایه گذاری پربازده و ارزشمند به حساب بیاید.
همانطور که امروزه شاهد آن هستیم، عادت های مصرف کنندگان حاکی از درک و علاقه آنها نسبت به ارتباط تصویری است و کسب و کارها نیز باید به همین نکته توجه کنند. استفاده از ارتباطات تصویری در همه ابعاد مزایای متعدد و دو یا چندجانبه ای دارد. ما در دورانی زندگی می کنیم که مردم انتظار دارند و به این عادت کرده اند که توجه شان از طریق تصاویر جذاب و خاص جلب شود. کسب و کارها باید از گذشته درس بگیرند و یافته های خود را بر مخاطبان امروز اعمال کنند. بدون شک، نتایج حاصله حیرت انگیز خواهند بود.