تاریخچه ساعت های هوشمند چه چیزی درباره ساعت اپل به ما می آموزد؟
رنسانس ساعت های مچی پیش روی ماست، یا حداقل تکنولوژی چنین ادعایی دارد. پس از گذشت دو دهه، که در آن تلفن های هوشمند جایگزین ساعت ها به عنوان نشان دهنده زمان همیشه در صحنه برای ما شدند، اکنون همه تولیدکنندگان گجت ها عقیده دارند می توانند آب از جوی رفته را بازگردانند. چنین اتفاقی ما را به کدام سمت خواهد برد؟ اولین نسل از ساعت ها انقلابی در زمینه تکنولوژی های پوشیدنی بودند و تاریخچه آنها می تواند راهنمای خوبی برای درک این نکته باشد که نوادگان امروزی آنها چطور می توانند زندگی و کار کردن انسان ها را متحول کنند.
ساعت های هوشمند در ابتدا برای عده ای عجیب خواهند بود. حتی در قرن هجدهم و در دوره همه گیر شدن ساعت های جیبی، ساعت های مچی نوعی تکنولوژی عجیب و انگشت نما به حساب می آمدند. رابرت لوین، روانشناس اجتماعی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا و نویسنده کتاب جغرافیای زمان بیان می کند: “تصور اینکه ساعتتان را روی بدنتان و جایی ببندید که همه بتوانند آن را ببینند باعث حیرت مردم می شد. چیزی شبیه گوگل گلس که باعث راحت نبودن افراد می شود.”
به همین ترتیب ساعت های جدید نیز نیازمند مجموعه ای از رفتارهای نوین در زمینه ارتباطات شخصی در ملاء عام هستند. در همه جای دنیا خیره شدن به ساعت به معنی عجله داشتن برای پایان دادن به مکالمه است. حالا این نکته چطور با نگاه کردن به تعداد زیادی پیام روی صفحه ساعت جور در می آید؟ یا فرض کنید در مترو ایستاده اید و ناگهان پیامی از طرف همسر فردی که کنار شما از دستگیره مترو آویزان است روی مچ او و روبروی صورت شما ظاهر می شود. چه کار میکنید؟ لوین عقیده دارد “ساعت یک وسیله بسیار شخصی است اما نمایشی کاملا عمومی دارد”.
در ادامه مطلب با گویا آی تی همراه باشید.
پس از جنگ جهانی اول و با ورود ساعت های مچی به بازار، این دستگاه جلوه ای از قدرت و تسلط به حساب می آمد. الکسیس مک کراسن استاد تاریخ فرهنگی و نویسنده کتاب ساختن عصر جدید عقیده دارد: “در گذشته، داشتن ساعت مچی به صاحبش تصور ذهنی کنترل زمان را اهدا می کرد و نشانه ای از فردی موثر و صنعتی بود”.
اما در نیمه دوم انقلاب صنعتی معایب ساعت ها هم نمایان شدند. مک کراسن بیان می کند: “در اوایل قرن بیستم، شاهد افرادی بودیم که عملا در چرخ دنده های ساعتهایشان گم شده بودند. این اتفاق نشانگر عصر جدیدی از کاپیتالیسم و شتاب بی امان صنعتی سازی و تکنولوژی بود”.
ساعت های هوشمند بیش از زمان، درگیر اطلاعات هستند. آنچه در این بین از دست رفته صدای تیک تاک ثانیه هاست که با انبوهی از ایمیل های کاری و اعلان ها و دریایی از آپدیت های شبکه های اجتماعی جایگزین شده است. این اطلاعات همین حالا هم روی تلفن همراه آزاردهنده هستند و تصور پیدا شدنشان روی ساعتی که همیشه حتی موقع خواب همراهتان است ترسناک تر هم می شود (البته اگر مجبور نباشید بیشتر از روی مچ بستن، آنها را به شارژ وصل کنید).
اپل بر خلاف سایر رقبا قول داده است که ساعت هوشمندش دستگاهی “صمیمی” باشد. از وضعیت سلامتی صاحبش آگاه باشد، او را به عزیزانش ارتباط دهد و حتی ضربان قلب آنها را روی مچ وی انتقال دهد. مک کراسن عقیده دارد که ما همواره جنبه انسانی این دستگاه ها را فراموش کرده و تنها به صفحه و عقربه های یک ساعت فکر می کنیم.
نکته کلیدی آن است که این پیوند نباید به شکل قید و بندی برای انسان تبدیل شود. داگلاس فریک، استاد مردم شناسی دانشگاه یورک عقیده دارد: “ساعت ها ما را به شبکه ای بزرگتر و سیستمی صنعتی و بوروکراتیک متصل می کنند.” این اتفاق به یک اندازه نیروبخش و شاید غیر انسانی است.
وظیفه ساعت ها در محل کار، بسیار نزدیک به نیازهای اواخر قرن پیش برای به حداکثر رساندن تولید است. لوین بر این باور است که ساعت های مچی ارتباط تنگاتنگی با تیلوریسم دارند، ایده هایی برای مدیریت علمی و بازدهی کاری. اما جالب است که در بروز رسانی اپل می بینیم این ساعت دقیقاً به ما اعلام می کند که در چه زمانی یک دقیقه به خودمان استراحت بدهیم؛ یک شیوه بهبود کاربری که به ناظران اداری اجازه می دهد سلامتی و سخت کوشی کارمندانشان را کنترل کنند.
تیم کوک اخیراً بیان کرده بود “اگر من مدت زمان زیادی نشسته باشم، apple watch روی مچ من چند ضربه می زند تا یادآوری کند وقت آن رسیده که بلند شوم و چند قدمی راه بروم. و اگر شما تا یک ساعت بعد از آن حرکتی نکنید مجدداً ۱۰ دقیقه مانده به پایان وقتتان به شما هشدار می دهد. دیدن چنین اتفاقی در اپل بسیار جالب است. چون ما در حال حاضر کارمندان زیادی داریم که از این ساعت استفاده می کنند و در یک جلسه کاری، بعد از گذشت نزدیک به یک ساعت می بینید که همگی از جایشان بلند می شوند!”
این فعالیت خودکار، بهترین تصویر از دینامیک های قدرت بین ما و چراغ های جادوی پوشیدنیمان است. عصر جدید، بیش از ارتباطات به زمان تاکید می کند، اما درهمین حال اصالت خود را بین اجتماع و فردیت، شخصی نگری و مسئولیت پذیری نسبت به دیگران و بین آنچه در هر بازه زمانی انجام می دهیم و آنچه ماشین به ما پیشنهاد می کند حفظ می نماید.
نایجل تریفت، نویسنده کتاب ساختن زندگی عقیده دارد: “فکر نمی کنم نیاز به ایجاد مرزبندی های اخلاقی و یا گفتن اینکه ما ارتباطات خود را با طبیعت یا سایر انسان ها از دست داده ایم وجود داشته باشد”. اما بدون شک این تکنولوژی ها نحوه زندگی و تعامل ما را دچار تغییر خواهند کرد. “زمانی که اولین ساعت ها ساخته شدند ناگهان افراد می توانستند رفتارهای احساسی عجیبی از خود به نمایش بگذارند، چون می دانستند چه زمانی باید ارتباط خود را با سایرین قطع کنند. اما ساعت های هوشمند چطور؟ نمیتوانیم پیش بینی کنیم. انسان ها بیشتر از آنچه فکر می کنیم خلاقیت به خرج می دهند”.
[منبع: Verge]