“مرگ” دومين اسب سوار (نقد بازي Dark Siders II)
اين روز ها پچ پچ ها و حرف هاي زيادي از بازي Dark Siders II شنيده مي شود و بسياري از افراد كه به بازي هاي نقش آفريني علاقه ي خاصي نشان مي دهند از بازي كردن بازي Dark Siders II حسابي لذت مي برند.
بازي Dark Siders II يك عنوان سوم شخص اكشن – ماجراجويي است كه در لباس يك بازي نقش افريني رفته و تا حد بسيار خوبي توانسته تمام قوانين و آرمان هاي اين سبك يعني RPG را ادا كند.
بازي Dark Siders II طولاني است و نسبت به شماره ي اول آن پيشرفت هايي را داشته ولي برخي عناصر موجود در شماره ي دوم بازي باعث شده شماره ي اول كمي بهتر به نظر برسد و بيشتر در ذهن بازيكن ماندگار شود.
شماره ي دوم كمي خسته كننده تر است و بيشتر براي آنهايي ساخته شده كه وقت زيادي دارند تا بازي ها را به صورت سرگرمي و بدون عجله تمام كنند ! منظور اين است كه وقتي تصميم مي گيريد كه بازي Dark Siders II را بازي كنيد، بايد وقت زيادي را براي آن بگذاريد و فعلا به فكر بازي جديدي نباشيد. اين هايي كه گفته شد نقاط ضعف بازي نيستند و فقط مقايسه اي بين دو شماره از بازي است.
با توجه به داستان و ريشه ي اصلي سري بازي Dark Siders، اين بازي بايد در چهار شماره ساخته شود و اين تنها شماره ي دوم و مربوط به يكي از چهار اسب سوار است. داستان چهار اسب سوار از جمله داستان هاي ادبي است كه ريشه اي قديمي در ادبيات حماسي دارد.
نسخه ي دوم بازي Dark Siders با شماره ي اول كامل مي شود و بازيكن بهتر است كه شماره ي اول را حتما بازي كرده باشد تا بتواند داستان نسخه ي دوم را متوجه شود. داستان بازي Dark Siders به چهار اسب سواري مربوط مي شود كه به عنوان اعضاي اصلي يك كنسولگري بين دنياي انسان ها، شيطان ها و فرشتگان يك تعادلي برقرار و مرز هايي براي اين سه دنياي مختلف تعيين كردند.
در شماره ي اول اين بالانس به هم مي خورد و شيطان ها از طريق دروازه ي جهنم وارد زمين مي شوند و انسان هاي بسياري در اين بين از بين مي روند و كره ي زمين نابود مي شود. يكي از چهار اسب سوار به نام “جنگ” در شماره ي اول وارد زمين شده و مي خواهد انسان ها را نجات دهد. اما اشتباه او باعث مي شود كه زمين ديگر به حالت اوليه بر نگردد و انسان ها براي هميشه رو به انقراض بروند.
3 اسب سوار باقي مانده تصميم مي گيرند كه او را مجازات كنند اما يكي از آن اسب سواران به نام “مرگ”، يعني شخصيت شماره ي دوم بازي، نمي گذارد اين اتفاق بيفتد و مي خواهد به هر قيمتي كه شده برادرش يعني “جنگ” را از اين قضاوت نجات دهد.
در بازي Dark Siders II تلاش بر اين است كه “مرگ” به گذشته برود و همه چيز را به نفع برادرش تمام كند و او را از حكمي كه برايش مشخص كرده اند نجات دهد.
داستان بازي به اين روند مي گذرد و كل بازي بر اين مبناست كه شما تلاش كنيد كه از طريق درگاهي به گذشته برگرديد و برادر خود را نجات دهيد. رسيدن به درخت زندگي و كمك به تمامي افراد مرتبط به اين موضوع در اين بازي جزو ماموريت هاي اصلي هستند كه بايد آنها را پشت سر بگذاريد.
اولين چيزي كه در بازي بازيكن را مايوس مي كند گرافيك بازي است. البته اگر واقعا يك گيمر حرفه اي باشيد نبايد از گرافيك ايرادي بگيريد زيرا كه Dark Siders II يك بازي جهان باز است و براي Load شدن تمامي قسمت ها وسيع نقشه هاي بازي نياز به سيستمي قوي است.
سازنده گان بهترين كار را كردند و گرافيك بازي را متوسط ساختند تا همه بتوانند با هر سيستم و سخت افزاري بازي را به راحتي بازي كنند و به نظره من گرافيك بازي در گيم پلي بسيار خوب آن به راحتي گم مي شود و اصلا ديده نخواهد شد.
گرافيك بازي با دنياي فانتزي Dark Siders II متناسب است و به نظرم ايرادي از آن نمي توان گرفت. اگر واقعا ادعايي داريد كه بازي خور هستيد، پس گيم پلي و بعد از آن داستان يك بازي را ملاك قرار دهيد و ساير چيز ها فقط مسائل پيرامون بازي هستند و بس.
گيم پلي بازي بسيار تغيير كرده و نسبت به شماره ي اول دست بازيكن را حسابي باز گذاشته است. انتخاب آيتم هاي بسيار متنوع و به جا، استفاده از تكنيك ها و قدرت هاي موثر و مختلف، گشت و گذار در نقشه هاي بازي و پيدا كردن اسراري كه كمتر ديده مي شوند در بازي Dark Siders II بسيار هستند.
بازي Dark Siders II يك اثر كاملا نقش آفريني است، زيرا كه شما آيتم مي خريد، آيتم پيدا مي كنيد، تجربه يا Xp را با كشتن ها و انجام ماموريت ها بالا مي بريد، به دلخواه تصميم مي گيريد كه براي هر مبارزه چه سلاح و يا قدرتي را انتخاب كنيد و در كل نقش شما در بازي به راحتي لمس خواهد شد.
سلاح اصلي “مرگ”، همان تيغه ي معروفي است كه هميشه نماد فرشته ي مرگ بوده و توسط اين سلاح مي توانيد تكنيك هاي بسياري را بياموزيد و يك مبارزه ي نفس گير را براي خود رقم بزنيد.
در كنار سلاح اصلي سلاح فرعي وجود دارد كه به دلخواه بازيكن و با توجه به معيار هايي مانند : قدرت سلاح، سرعت و غيره جهت اتخاب براي مبارزه ها، تغيير مي كند. آيتم ها به راحتي به دست نمي آيند و براي پيدا كردن آيتم هاي ويژه ، نياز داريد كه كمي وقت خود را صرف كار هاي جانبي كنيد و كمي دست از انجام ماموريت هاي اصلي برداريد. همان طور كه گفته شد بازي Dark Siders II پر رمز و راز است و براي آنهايي خوب است كه به دنبال ماجراجويي در دنياي وسيع و گيج كننده ي بازي هاي نقش آفريني هستند.
تكنيك ها و كومبو هاي قابل توجه در بازي را مي توانيد توسط اشخاص مختلف بياموزيد و از آنها در مبارزه ها استفاده كنيد. سريع بودن حركات و انتخاب قدرت ها بسيار اهميت دارد و سعي كنيد در مبارزه هاي سخت، تركيب خوبي از سلاح ها و قدرت ها را با خود داشته باشيد.
به ازاي بالا رفتن درجه تجربه يا همان Xp، مي توانيد يك قدرت را انتخاب و از آن در مكان هاي مختلف استفاده كنيد. بازيكن در انتخاب قدرت هاي متنوع بازي محدود است و مي تواند تنها 4 قدرت مختلف را از بين ساير قدرت هايي كه بازي به او مي دهد انتخاب كند.
هر چقدر درجه ي مهارت شما بالا برود، قدرت و توانايي شما از تمام جهات بيشتر مي شود و دست بازيكن براي انتخاب آيتم هاي گوناگون بازتر خواهد بود. كنترل بازي خوب است و از انعطاف بالايي برخوردار است. زاويه ي ديد هم خيلي بازيكن را گيج نمي كند و قابل قبول است.
معماها در اين شماره باز هم ديده مي شوند. در ابتدا معماها خوب و درگير كننده نيستند اما با پيشرفت و رسيدن به مراحل پاياني بازي، معماها كمي بهتر مي شوند و بازيكن را به چالش مي كشانند.
ماموريت هاي جانبي در كنار هدف اصلي بازي در نوع خود بسيار خوب هستند و بازي را چند ساعتي بيشتر مي كنند. بازي Dark Siders II در حالت عادي و بدون در نظر گرفتن ماموريت هاي جانبي در حدود 20 ساعت گيم پلي دارد و ممكن است براي تمام كردن بازي به صورت 100 درصد، به 40 ساعت زمان نياز داشته باشيد.
بازي كمي خسته كننده و بيش از حد طولاني است. برخي اعتقاد دارند كه اين امر به بازي ضربه اي نمي زند و به بهبود آن كمك مي كند اما برخي ديگر معتقد هستند كه طولاني بودن بيش از حد بازي كمي آزار دهنده است. ولي نظر شخصي من كه اين نقد را مي نويسم همان بخش دوم است.
بازي باگ هاي فراوان دارد كه برخي از آنها اصلا قابل توجيه نيستند. اين باگ ها شديدا روي امتياز نهايي بازي تاثير گذار است و اي كاش سازنده گان كمي بيشتر دقت مي كردند.
يكي از ايراد هاي اصلي بازي، جهت يابي براي پيدا كردن نقطه اي است كه بازيكن براي ادامه بايد به آنجا برود. شخصيت اصلي يعني “مرگ”، كلاغي دارد كه به او در پيدا كردن مسير كمك مي كند. اين كلاغ گرچه در بسياري مواقع خوب عمل مي كند اما در برخي اوقات نيز بازيكن را گمراه مي كند و باعث مي شود بازيكن ساعت ها دور سرخودش بچرخد و از مسير اصلي بازي بسيار دور شود.
بهترين حالت براي رفع سردرگمي، باز كردن نقشه ي اصلي بازي و استفاده از قابليت “انتقال سريع” است كه از جمله ايده هاي بسيار خوب در بازي هاي نقش آفريني است.
از ديگر ايراد هاي بازي مي توان به بخش سكو بازي ها و حركات آكروباتيك اشاره كرد. شخصيت اصلي فقط مي تواند سكوها و لبه هايي را بگيرد كه از قبل مشخص شده اند. مثلا در بسياري از موارد نمي تواند تا 1 متر هم پريد و لبه ي سكويي را گرفت و در اين حالت ها بازيكن بايد مسير را بسيار طولاني تر كند تا به نقطه ي اصلي برسد. در طول بازي، متوجه ي اين امر خواهيد شد.
صدا گذاري بازي خيلي خوب از آب در آمده و البته افكت هايي آشنا از يك بازي معروف كه حتما همه ي شما آن را مي شناسيد در برخي قسمت هاي بازي به گوش مي رسد. البته منظور اين نيست كه صدا ها از بازي ديگر وارد شدند، بلكه شباهت هاي بسيار نزديكي دارند.
ولي نتيجه گيري كلي از صدا ها و نجواهايي كه در بازي شنيده مي شود، همه در سطح بسيار خوبي قرار دارند.
شخصيت ها و داستان هايي كه هر شخصيت براي گفتن دارد شنيدني هستند. شخصيت ها خوب طراحي شدند و با جو و فضاي بازي مناسب هستند. داستان هايي از گذشته و نسخه ي اول بازي كه قبلا شنيده نمي شد و حكايت ها و تمام عناصري كه يك بازي خوب فانتزي نقش افريني به آن نياز دارد، همه در بازي Dark Siders II به خوبي گنجانده شده اند.
دنياي Dark Siders II خيلي وسيع است، نقشه ها وسعت دارند. شما مي توانيد قسمت هاي جديد را كشف كنيد و با استفاده از قابليت هايي كه داريد آيتم هاي خاص و ويژه را پيدا كنيد.
اجازه بديد كمي به قبل برگرديم و دوباره نگاهي به داستان كلي سري Dark Siders بيندازيم. Dark Siders II داستان دومين اسب سوار آخرالزمان رو بازگو مي كند و اولين شماره نيز داستان اولين اسب سوار بود. در آخر بازي تاكيدي روي ساير اسب سوار مي شود و “مرگ” مي گويد كه من تنها نيستم و ناگهان 3 اسب سوار ديگر ظاهر مي شوند.
پس بازي Dark Siders II ادامه دارد و تا سال آينده بدون شك شاهد نسخه اي ديگر از بازي ولي با داستاني متفاوت از اسب سوار سوم هستيم. سري Dark Siders با چهارمين اسب سوار پايان مي پذيرد و حتما نسخه هاي بعدي بهتر و پر هيجان تر هستند.
نسخه ي دوم بازي خوب بود ولي نسخه ي اول كمي بهتر بازيكن را درگير مي كرد. گرچه نسخه ي دوم واقعا پيشرفت خوبي به بازي داد و همه چيز را گسترده تر كرد.
بازي نقش آفريني است ولي داستان بازي خطي است و نمي توان پاياني جز اين برايش تعريف كرد. بازي Dark Siders II براي كنسول هاي بسياري عرضه شد كه كمتر سازنده اي اين ريسك را قبول مي كند.
بازي Dark Siders II براي كنسول هاي : ايكس باكس 360، كامپيوتر هاي خانگي، پلي استيشن 3 و حتي كنسول عرضه نشده ي نينتندو ! يعني Wii U هم عرضه شد. فراموش نكنيد كه اين بازي براي كنسول رايانش ابري Onlive نيز در دسترس است.
سيستم مورد نياز براي اجراي بازي PC:
Mininum Specs:
• OS – Windows XP, Windows Vista SP1 or Windows 7
• Processor – 2.0Ghz Intel® Core™2 Duo Processor or AMD equivalent
• RAM – 2GB
• Hard Drive – 20 GB space free (10 GB free after install)
• Video Card – NVIDIA 9800 GT 512 MB Video Card or AMD equivalent
• Online Steam account
Recommended Specs:
• OS – Windows 7
• Processor – Any Quad-core AMD or Intel Processor
• RAM – 2GB
• Hard Drive – 20 GB space free (10 GB free after install)
• Video Card – NVIDIA GeForce GTX 260 512MB Video Card or AMD equivalent
• Online Steam account
اقا این بازی نقش آفرینی نیست که فقط یه خرده المان هاش شبیه اش هست این بیشتر سبک اکشن هستش … تو متن گفته بودین نقش آفرینی
قبول که بازی در ژانر اکشن- ماجراجویی هست ولی خیر این بازی نقش آفرینی هم هست.
من میگم هم سازنده ی بازی این هم مدرک :
http://en.wikipedia.org/wiki/Darksiders_II
Role Playing میشه سبک نقش آفرینی
خیلی از چیزهایی که به بازی اضافه شده رو از بازی king of amular ایده گرفتن ، به عنوان مثال انتقال سریع ، خرید صلاح ، ترکیب صلاح ها با هم و …. . نقشه بازی کاملا شبیه همین بازی هست همچنین زمانی که با کسی صحبت می کنیم هم کاملا از روی این بازی برداشته شده . ولی گیم پلی بازی خیلی بهتر هست و مثل اون بازی کسل کننده نیست . من تو 17 ساعت 100در صد بازی کردم :دی
ممنون از نظرتون
خود سازنده ها هم رو 30 ساعت تخمين زدند و اگه شما واقعا تو 17 ساعت 100 درصد بازي رو تموم كردي يا خيلي حرفه اي هستي و بدون 1 بار باخت بازي رو تموم كردي يا رمز استفاده كردي :دي
خیلی ممنون از مقاله جالب شما منم بازی رو تموم کردم خیلی خیلی بازی محشری هست بدون شک یکی از برترینهاست ولی نسخه یک این بازی از نظر شخصیت داستان یه حالت نمادینی داشت همونwarمنظورمه البته برادرش مرگ هم فداکاری کرد برا نجات برادرش اینم باعث شد داستان خیلی شیرین و درام و غمناک باشه که بخاطر برادرش خودشو فدا می کنه
ولی در مورد گیم پلی بگم بقول شما محدودیت خیلی زیاد بود بیش از اندازه مثلا جز جاهایی که علامت داشت نمی تونست جای دیگه ای بره بیش تر از یک متر نمی تونست بپره برا شخصیتی مث اسب سوار خیلی مزخرف بود این بنظرم یکی از بدترین ضعفهای بازی بود یکی دیگه از ضعفهای بازی همون کلاغ بود که بیشتر از راهنمایی گیج می کرد و یه مثله دیگه در مورد خشم ها و قدرتهایه شمشیر زنی بود که خدایش تو نسخه اول می تونم بگم به بهترین نحو ممکن وجود داشت ولی نسخه دوم متاسفانه نه مثال بگم واضحتر شه warشمشیر داشت و چندین حرکت که با بدست آوردن xp به هنر شمشیر زنیش اضافه کرده بود با ترکیب کلید ها می تونستیم ازش استفاده کنیم ولی نسخه دوم خیلی مزخرف بود بجز چند حرکت نمادین حرکت جالبی نداشت در کل من بیشتر با داستان فداکاری برادر حال کردم تا خود بازی نسخه یک این بازی درسته قدیمی بود ولی می تونم بگم کلاسیک شد برا خودش از هر نظر می تونم بگم هنوزم که هنوزه وقتی بازی تموم شد من منتظر بودم یه بارم شده تصویر war رو نشون بدن چون بازی بی نقص و داستان عالیش باعث شد موندگار شه ولی نسخه دم فقط با شخصیت و فداکاری مرگ حال کردم
موفق و معید باشین و دوباره از مقاله خوبتون تشکر می کنم
سپاس گذارم از شما و نظر خوبتون
من يه سوال واسم ژيش امد اگه مي خواست برادرش نجات بده پس چرا اول بازي اونو كشت؟؟؟؟؟؟
پیشنهاد میکنم دیگه دنبال دستان بازی نری، فقط بکش برو جلو، این واست بهتره ….
اون که برادرش نبود دوست عزیز، اولین شخصیتی که کشته میشه دانای کل بود و داستان بازی هم خیلی هم خوب بود آقای “War” اگر متوجه اش می شدی
برادرش یعنی “جنگ” در دادگاه خدایان به اعدام محکوم شد
دوست عزيز مىتونى پايان بازى روبهطور كامل توضيح بدى
این بازی ترکیبی از بازیهای : soul reaver1,2), (blood man1,2)l(l
ogacy of kain )(prince4,3,)( devil may cry4,3,)( god of war
هستش وخیلی حیف شد که نتونستم War رو ببینم که بابرادرش روبرو میشه ، ( مبارزشون فقط به واسطه پدر زندگانی یا همون دانای کل که 2وستان اشاره کردن،بود.) خیلی جالب میشد اگه قسمتی از بازی باکمک این 2برادر انجام میشد مثل زمانیکه war با کمک old sun آهنگر اگه اشتباه ننوشته باشم قسمتی از بازی رو پیش بردن در شماره 1 بازی.
و از طرفی این بازی گرافیکی ضعیف بود اگه گرافیک آخرین قسمت بازی پرنس رو داشت خیلی محشر میشد.
ولی چیز هایی مثل بال و یه چیز دیگه داشت که من هرچی کشتم خودما نتونستم بگیرمشون، بازی رو با آپوکالیپتیک رفتم و 2بار هم بازیش کردم+) .
در آخــــــــــــــــر فکر میکنم شماره 3 و 4 این بازی با ایفای نقش خواهر و برادر ( جنگ و مرگ) به پایان برسه جالب میشه! و در پایان آخرین قسمت همه به هم دیگه برسن.
چون همینجوریشم که بخوایم فک کنیم متوجه میشیم که وجود جنگ بدون مرگ بی معنیه، چون هر جنگی تلفات خودشا داره، موافق نیستین؟؟؟
تشکر
یه بازی طولانی و خسته کننده واسه آدمایی که وقت آزاد زیادی دارن.
خیلی مطالب عالی بود.بازی dark sidersهم یکش هم دوش خیلی ردیفِ
داستانش خیلی باحالِ
هیلی قشنگِ
یعنی کسی ک این بازیُ پلی نکنِ گیجِ.تمام
سلام
من یه مشکلی دارم
وقتی ۳تا روحی که فرمانروا میخواد رو میگیرم
بعد از گرفاتن سومین روح چجوری برگردم پیش فرمانروا؟
خیلی مطلب های خوبی نوشتین دستتون درد نکنه در کل بازی خیلی خوبی هست اما ضعف هایی هم داره به هر حال ممنون.
میگم ببخشید یجایی از بازی رو گیر کردم اونجایی ک یه عنکبوت گنده ک تقریبا انگار خرچنگ و یه روح روی اون نشسته و اونو کنترل میکنه وقتی میکشمش باید کجا برم؟
سلام.اونجا بعد از کشتن روحه..برو توی مپ..مپ بزرگه…برو جایی ک بهت گفته باید بری بعد روی اولین عکس دروازه که نزدیکه علامت زردست کلیک کنی ..گزیمهFast Travel رو بزنی …حله
در مورد Dark siders2 باید بگم ک واقعا بهترین بازی هست ک تا حالا کردم…اینو بدونه اغراق میگم…شاید یه سری از گیمرا از این بازی راضی نباشند و بگن بازیه ضعیفی بود..ولی من هیچ بازی رو ب اندازه این بازی دوست ندارم…موزیکش داستانش شخصیتش گیم پلیش همه چیش منو دیوونه خودش کرده …بعلاوه اینکه این بازی خیلی واسه من خاطره ساز بوده….
خوب یا بد دوسش داشته باشید