بازاریابی ویروسی : تعریف، مزایا، اصول و تکنیک ها

بازاریابی ویروسی : تعریف، مزایا، اصول و تکنیک ها
  • 1397/4/19
  • مهدی پیوندی
  • 2
محتوا پنهان

بازاریابی ویروسی چیست؟ آیا به نظر شما مردم با این عبارت آشنایی دارند؟ اصلاً خود عبارت بازاریابی «ویروسی» برای بسیاری از مردم گنگ است و چه بسا آنها را به یاد دنیای پزشکی بیندازد. حتی هیچ بعید نیست که اگر به کسی بگویید که «من یه بازاریاب ویروسی هستم» دو قدم از شما فاصله بگیرد و بگوید: «واکسنش هم اومده؟!» به هر حال ویروس چیز خوشایندی نیست و لفظ آن بیشتر بیماری و درد و رنج را به ذهن انسان متبادر می سازد.

در عین حال، چاره ای ندارید به جز اینکه ویروس را تحسین کنید: این موجود در خفا کار خود را می کند تا اینکه فرصتی پیدا کند و با تغذیه از میزبان خود و در محیط مناسب، با رشد تصاعدی به آمار و ارقامی دست پیدا می کند که دیگر کسی را یارای مقاومت در برابر آن نیست. ویروس به جفت هم نیازی ندارد؛ بلکه فقط بارها و بارها تکثیر می شود و در هر بار تکثیر، تعداد آن به دو برابر افزایش پیدا می کند.

۱
۱۱
۱۱۱۱
۱۱۱۱۱۱۱۱
۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱
۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱
۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱۱

در واقع، در طی چند نسل (به زمان برق آسای ویروسی و نه انسانی)، جمعیت ویروس ها می تواند به مرز انفجار برسد.

 

تعریف بازاریابی ویروسی : بازاریابی ویروسی چیست؟

اما ویروس چه ربطی به بازاریابی دارد؟ بازاریابی ویروسی یا وایرال مارکتینگ آن نوعی از بازاریابی است که می تواند از طریق پیام هایی که مانند ویروس گسترش پیدا می کنند، در مردم علاقه ایجاد کرده و آنها را به سمت خرید از یک برند یا خریداری یک محصول یا سرویس ترغیب کند. نکته مهم این است که در این مدل بازاریابی، این خود کاربران هستند که پیام مورد نظر را با یکدیگر به اشتراک می گذارند. به عبارت دیگر، بازاریابی ویروسی به همه استراتژی هایی اشاره دارد که مردم را به انتقال پیام های بازاریابی به دیگران ترغیب می کند و پتانسیل رشد و اثرگذاری تصاعدی پیام را فراهم می کند.

بازاریابی ویروسی در خارج از فضای اینترنت، با مواردی همچون «بازاریابی دهان به دهان»، «سر زبان ها افتادن»، «بهره برداری از رسانه های اجتماعی» و «نتورک مارکتینگ» هم خانواده است، اما با وجود اینکه عده ای تلاش کرده اند تا اسامی دیگری را جا بیندازند، اما عنوان بازاریابی ویروسی جایگاه خود را در میان مردم (یا حداقل متخصصین امر) باز کرده است.

فرآیند بازاریابی ویروسی
فرآیند بازاریابی ویروسی

به این دلیل که به اشتراک گذاری پیام در رسانه های اجتماعی آسان و سریع است، این بستر به زادبوم طبیعی این نوع از بازاریابی تبدیل شده است. با جستجوی عبارت «بازاریابی ویروسی» یا اگر زبان تان بد نیست «Viral Marketing» به نمونه های موفق متعددی از کاربرد این نوع از بازاریابی دست پیدا خواهید کرد که عموماً در قالب محتوای ویدیویی تولید شده اند.

 

بازاریابی ویروسی، یک شمشیر دولبه

علیرغم همه مزیت های بالقوه بازاریابی ویروسی، این نوع از بازاریابی به مانند یک شمشیر دولبه است؛ به هر حال باید به خاطر داشته باشید که در کمپین های بازاریابی ویروسی، قسمت اعظم کنترل در دستان کاربران قرار می گیرد و همیشه این خطر برای ما وجود دارد که برداشت درستی از پیام مورد نظر صورت نپذیرد یا حتی به مسخره گرفته شود. از طرف دیگر، یک کمپین ویروسی موفقیت آمیز می تواند برای برند شما معجزه کند.

 

چگونه ویروسی، بازاریابی کنیم؟

اجرای کمپین های بازاریابی ویروسی بسیار ساده است، اما آسان نیست: یک ویدیو یا یک نوع دیگر از محتوا که برای مخاطب هدف ما جذاب است را تولید می کنیم، آن را در اینترنت قرار می دهیم و برای اولین جرقه ها در جهت دیده شدن آن برنامه ریزی می کنیم. از اینجا به بعد تنها کاری که می توانیم انجام بدهیم این است که منتظر بمانیم تا محتوای ما اصطلاحاً مانند بمب صدا کند و کاربران به شکل جنون آمیزی آن را با یکدیگر به اشتراک بگذارند.

البته در برخی از موارد، ویروسی شدن به طور کاملاً تصادفی اتفاق می افتد. در چنین حالاتی یک ویدیو توسط یک کاربر غالباً معمولی در اینترنت آپلود می شود که ناگهان محبوب شده و بر سر زبانها می افتد.

 

استراتژی پراکنش یا توزیع محتوا در بازاریابی ویروسی

برای استراتژی یا برنامه توزیع محتوایی که توسط برندها تولید می شود می توان از یکی از این دو روش استفاده کرد: «آشکار» یا «پنهان». در روش آشکار، کاربر می داند که در حال مشاهده یک آیتم محتوایی تبلیغاتی است، اما در روش پنهان، مشارکت برند علنی نمی شود، بلکه بعداً مشخص خواهد شد.

توجه داشته باشید که چنانچه از تکنیک پنهان استفاده می کنید باید مراقب باشید که کاربر احساس نکند که گول خورده یا احمق پنداشته شده است، چرا که در این حالت کمپین ویروسی تان می تواند کاملاً بر ضد شما عمل کند.

در هر صورت، فارغ از روشی که انتخاب می کنید، هرگز نباید در دید مخاطب به اسپمر تبدیل شوید یا زیاده روی کنید. لذا به جای تکرار مکرر و چندباره پیام، بهترین استراتژی این است که بهترین موقعیت و زمان را پیدا کنید و پس از آن اجازه بدهید تا بمب ویروسی خودش کارش را انجام بدهد. در اینجا بد نیست که نگاهی به چند مورد از نمونه های بارز محتوای ویروسی بیندازیم:

 

نمونه های موفق محتوای ویروسی

 

چالش سطل آب یخ

انجمن ALS مخترع چالش سطل آب یخ نبود، اما از آن به نحوی بهره برداری کرد که یک کمپین جهانی بازاریابی ویروسی ایجاد شد که سیل آن دنیا را با خود برد. چندماه قبل از «ری برند» کردن این داستان، مردم پشت دست شان یخ می گذاشتند تا مجبور نباشند که ۱۰۰ دلار به خیریه «مورد علاقه» خود کمک کنند (البته اگر برای فرار از کمک به خیریه بوده، احتمالاً آنقدرها مورد علاقه شان نبوده است).

چالش سطل آب یخ

این بیش از حد ساده یا حتی مضحک بود، اما چالش انجمن ALS همه چیز را عوض کرد: این دیگر فقط یک چالش نبود، بلکه به یک حرکت خیرخواهانه تبدیل شده بود. در واقع، به جای «… یا صد دلار کمک کنید» به «… و کمک کنید» تبدیل شد.

افراد مشهوری مانند مارک زاکر برگ و بیل گیتس هم به این چالش پیوستند و آوازه آن به تمام دنیا (حتی کشور ما) رسید.

 

دشوارترین شغل دنیا

یکی دیگر از نمونه های محتوای ویروسی، ویدیوی دشوارترین شغل دنیا است. این ویدیو اساساً یک دوربین مخفی است که چند نفر از متقاضیان شغل را هدف قرار می دهد و شرایط کاری دشوار و غیرقابل باوری را برای آنها ترسیم می کند. سرانجام مشخص می شود که میلیاردها نفر در سراسر جهان این شرایط را پذیرفته و حتی به شغل خود عشق می ورزند. در ادامه می توانید این ویدیو را مشاهده کنید.

چند نمونه فارسی از این ویدیو نیز شاخته شده که همه اینها به دلیل تمرکز بر عواطف و همینطور ایجاد غافلگیری (که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت) ویدیو را به یک محتوای ویروسی تبدیل کرده اند.

 

مزایای بازاریابی ویروسی

از جمله مهم ترین مزایای بازاریابی ویروسی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • هزینه کم: چیزی که کمپین های ویروسی را نسبت به سایر روش های بازاریابی متمایز می کند این است که در بازاریابی ویروسی، این کاربران هستند که بخش اعظم کار را برای ما انجام می دهند و همین باعث کاهش یا حتی تقریباً حذف هزینه های توزیع محتوا و تبلیغ می شود. در این حالت دیگر به خرید تبلیغات یا فضا در رسانه های اجتماعی نیازی نیست.
  • پتانسیل گستردگی دامنه دسترسی: ویدیویی که در اینترنت ویروسی می شود این پتانسیل را دارد که بدون هیچ تلاش یا صرف هزینه ای به دست جماعت انبوهی از مخاطبان هدف ما برسد. به همین خاطر، کسب و کارهای کوچک یا حتی یک فرد به تنهایی می تواند به کمک بازاریابی ویروسی، یک شبه ره صد ساله را طی کند.
  • اجباری و تهاجمی نیست: اجبار و فشار در بازاریابی ویروسی جایگاهی ندارد. در واقع، در این نوع از بازاریابی تصمیم برای مشارکت و به اشتراک گذاری پیام همیشه کاملاً بر عهده کاربر است و لذا هیچ وقت رنگ و بوی فشار و اجبار به خود نمی گیرد. به همین دلیل، درک و حس نسبت به برند و تعامل ایجاد شده در مقایسه با روشهای سنتی تبلیغات بسیار بهتر، مثبت تر و خوشایندتر است.
  • بازاریابی ویروسی به رشد برند شما کمک می کند: اگر از نظر خلاقیت و ابتکار واقعاً به هدف بزنیم، محتوایی تولید خواهد شد که آنقدر جالب توجه است که کاربران مشتاقانه آن را به اشتراک می گذارند. همین اقدام باعث می شود که مخاطب، رابطه نزدیکی با برند مربوطه پیدا کند و نقش سفیر برند را بر عهده بگیرد. لذا بازاریابی ویروسی می تواند ابزار بسیار قدرتمندی در جهت برندسازی و افزایش آگاهی نسبت به برند باشد.

 

بازاریابی ویروسی در ایران

آیا بازاریابی ویروسی در ایران هم جای خود را باز کرده است؟ بدون شک با توجه به نفوذی که شبکه های اجتماعی و برنامه های موبایلی گفتگو محور در زندگی ما ایرانیان دارند، بازاریابی ویروسی به یکی از بهترین ( و نه لزوماً آسانترین) کانال های تبلیغات تبدیل شده است. از جمله ساده ترین تبلیغات ویروسی می توان به پخش شدن قسمت هایی از فیلم های در حال اکران در اینترنت اشاره کرد که دست به دست توسط خود کاربران در اینستاگرام و اپ های موبایل می چرخند و بهترین و ارزانترین تبلیغ برای ترغیب به تماشای فیلم مزبور به شمار می روند.

 

حال که با بازاریابی ویروسی آشنا شدید، به سراغ اصول، تکنیک ها و نکاتی می رویم که به کمک آنها می توانید کمپین های بازاریابی ویروسی تاثیرگذاری را تجربه کنید.

بهترین تکنیک های بازاریابی ویروسی

 

تکنیک بازاریابی ویروسی شماره ۱: مخاطب و کانال های درست و مناسبی را هدف قرار بدهید

اولین قدم برای ایجاد یک کمپین بازاریابی ویروسی، تعیین مخاطب هدف و همچنین محل حضور وی در اینترنت است.

به خاطر داشته باشید که معمولاً چیزی به خودی خود ویروسی نمی شود، بلکه باید پیام مناسبی را برای افراد مناسب ارسال کنید. در واقع، اگر می خواهید که پیام تان به اشتراک گذاشته شود، محتوای آن باید مورد علاقه دریافت کننده باشد.

کانال بازاریابی ویروسی نیز به همین اندازه اهمیت دارد، چرا که اگر محتوا را در سایتی قرار بدهید که کاربران آن علاقه ای به موضوع مورد نظر ندارند، نمی توانید به مخاطب هدف و مخاطبان مخاطب هدف دست پیدا کنید. هنگامی که به مخاطب دست پیدا نمی کنید نمی توانید در جهت رشد و گسترش علاقه مردم کاری انجام بدهید.

به عنوان مثال، اگر مخاطب هدف شما زنان مجرد طبقه متوسط در سنین بین ۱۸ تا ۲۴ ساله آمریکایی باشند، می توانید برای بازاریابی ویروسی خود از پینترست استفاده کنید، چرا که پینترست شبکه ای است که حجم گسترده ای از کاربران آن را زنان جوان تشکیل می دهند.

دیوایدر

تکنیک شماره ۲ بازاریابی ویروسی: ویدیو بسازید

یکی دیگر از بهترین روشها برای ویروسی شدن، تولید ویدیو است. یک ویدیوی خوب می تواند بیننده را به تجربه محصول شما علاقمند کند.

پس از تهیه ویدیو می توانید آن را با دوستان و اعضای خانواده و همچنین مشتریان تان به اشتراک بگذارید. چنانچه محتوا از دید آنها جالب به نظر برسد، آنها هم در گسترش این «ویروس» به شما کمک خواهند کرد. از این طریق، ویدیوی شما محبوب می شود و چه بسا در تمام اینترنت پخش شود.

به علاوه، اگر ویدیوی مربوطه واقعاً جالب باشد و عملاً تاریخ انقضا نداشته باشد (مثلاً آموزنده باشد)، کاربران اینترنت از آن در وبلاگ یا وبسایت های خود استفاده خواهند کرد. در نتیجه، نه تنها مردم از طریق شبکه های اجتماعی و بسترهای به اشتراک گذاری ویدیو امکان تماشای آنها را خواهند داشت، بلکه در وبسایتها و وبلاگ ها و حتی صفحات شخصی کاربران نیز قابل مشاهده خواهد بود.

بر اساس قانون تجربی ویروسی شدن ویدیوها، هر چه ویدیو غافلگیرکننده تر، به یادماندنی تر یا جالب تر باشد، احتمال ویروسی شدن آن بیشتر خواهد بود.

دیوایدر

تکنیک شماره ۳ بازاریابی ویروسی: محصول یا خدمات ارزنده ای را به رایگان ارائه کنید

آیا کسی هست که از دریافت رایگان یک محصول یا سرویس ارزشمند بیزار باشد؟

بعید است کسی چنین پیشنهادی را رد کند. به همین دلیل است که «رایگان» قدرتمندترین کلمه در فرهنگ واژگان بازاریاب ها است.

بسیاری از برنامه های بازاریابی ویروسی برای جلب توجه مردم، محصولات یا خدماتی را به رایگان ارائه می کنند.

قانون دوم وب مارکتینگ ویلسون، «قانون دادن و فروختن» است (ویلسون، ۲۰۱۲). منظور این است که هنگامی که چیزی را به رایگان به مشتری می دهید، می توانید چیزی هم بفروشید.

با اهدای رایگان یک کالا یا سرویس ارزشمند شاید همین امروز یا فردا سود نکنید، اما اگر بتوانید رغبت ایجاد کنید خیلی زود به مرحله درآمدزایی خواهید رسید.

اما چطور؟

فرآیند کار به این ترتیب است:

معمولاً «رایگان» جلب توجه می کند. این جلب توجه به مشاهده آیتم های جالب دیگری هم منتهی می شود و احتمال خرید آنها را هم افزایش می دهد. لذا این توجه جلب شده، فرصت فروش، آدرس های ارزشمند ایمیل و سود تبلیغاتی به همراه دارد.

همه اینها به این معنی است که اگر می خواهید چیزی به دست بیاورید، ابتدا باید برای آن هزینه کنید.

از بارزترین نمونه این مورد می توان به اینترنت، تماس و بسته های پیامکی رایگان اپراتورهای مختلف به دلایل و مناسبت های خاص اشاره کرد. هنگامی که تبلیغ فعالسازی یک گیگابایت اینترنت رایگان را با دوست خود به اشتراک می گذارید، نقشی را در بازاریابی ویروسی برای اپراتور مربوطه برعهده گرفته اید.

دیوایدر

تکنیک شماره ۴ بازاریابی ویروسی: پای احساسات و عواطف را به میان بیاورید

بازاریابی ویروسی نمی تواند تاثیر قابل توجهی داشته باشد، مگر اینکه محتوای مورد نظر از منظر عواطف و احساسات به مذاق مخاطب خوش بیاید. در واقع، معروف ترین نمونه های بازاریابی ویروسی مواردی بوده اند که مخاطب را از نظر عاطفی تحت تاثیر قرار داده اند. لذا به همین دلیل، این مورد موثرترین روش در میان تکنیک های بازاریابی ویروسی است.

اما سوال این است که چطور می توانیم یک حس قوی را در مخاطب مان برانگیزیم؟

در اینجا به چند مورد اشاره می کنیم که در تحریک احساسات مردم تاثیرگذار هستند. شما باید چیزی تولید کنید که:

  • مملو از عشق یا نفرت باشد؛
  • باعث شادی یا خشم مفرط مخاطب شود؛
  • سراسر نبوغ یا حماقت باشد.

در تنظیم تمامی کمپین های بازاریابی ویروسی خود به این نکته مهم توجه داشته باشید که محرک عاطفی باید به اندازه کافی قوی باشد تا بتواند توجه مخاطب را به خود جلب کند.

دیوایدر

تکنیک شماره ۵ بازاریابی ویروسی: یک عمل غیرمنتظره انجام بدهید

عنوان این مورد کاملاً گویا است. اگر به دنبال جلب توجه هستید، باید یک عمل غیرمنتظره و متفاوت انجام بدهید.

ما انسانها همیشه به دنبال دیدن یا یادگرفتن چیزهای تازه و جدید هستیم. لذا مردم اگر مشابه چیزی را قبلاً دیده باشند به خودشان زحمت نمی دهند که برای مشاهده و به اشتراک گذاری محتوای شما وقت بگذارند.

جالب کردن محتوا را فراموش کنید؛ همه اینکار را انجام می دهند. تبلیغ با تکیه بر اینکه محصول یا خدمات تان عالی است را کنار بگذارید؛ هیچ بقالی نمی گوید ماست من ترش است! در عوض، از دیگران تقلید نکنید و متفاوت باشید.

بازاریابی ویروسی

تکنیک شماره ۶ بازاریابی ویروسی: امکان به اشتراک گذاری، بازنشر و دانلود را فراهم کنید

در فصول سرد این توصیه را از پزشکان می شنویم که باید از افرادی که سرفه می کنند دوری کنیم و دستانمان را مرتب بشوییم، چرا که ویروس ها به آسانی از فردی به فرد دیگر منتقل می شوند. به همین ترتیب، اگر به اشتراک گذاری، دانلود یا استفاده از محتوای شما در وب آسان باشد، آن هم به مانند یک ویروس به سرعت گسترش پیدا خواهد کرد. بنابراین باید این امکان را به مخاطبان خود بدهید که به آسانی:

  • محتوا یا پیام شما را به اشتراک بگذارند؛
  • آن را در سایت یا وبلاگ خودشان بازنشر کنند؛
  • محتوا را دانلود کنند.

علاوه بر این و از دیدگاه بازاریابی، باید پیام خود را به ساده ترین شکل ممکن بیان کنید تا درک آن آسان باشد و مردم انگیزه بیشتری برای به اشتراک گذاری آن پیدا کنند. به هر حال، پیام های تخصصی و مواردی که درک آنها نیاز به اطلاعات یا پیش زمینه خاصی دارد نمی تواند پیام یا محتوای شما را ویروسی کند.

ضمناً بد نیست که به این نکته اظهر من الشمس نیز اشاره کنیم که نباید محدودیتی در دسترسی به پیام یا ویدیوی مورد نظر ایجاد کنید. به عنوان مثال، الزام به ثبت نام، عضویت، دانلود یک نرم افزار خاص، درج کد یا عبور از هفت خوان رستم چیزی نیست که به ویروسی شدن محتوای شما کمک کند. انحصار و محدودیت در بازاریابی ویروسی جایگاهی ندارد، بلکه هدف این است که محتوای مورد نظر آزادانه و هر چه بیشتر منتشر شود و در دسترس مخاطبان بیشتری قرار بگیرد.

دیوایدر

تکنیک شماره ۷ بازاریابی ویروسی: روی بازاریابی سنتی تمرکز نکنید

بازاریابی سنتی تماماً روی تبلیغ محصولات یا خدمات، توضیح اینکه آنها چقدر خوب و کاربردی هستند و چگونه به مخاطب کمک خواهند کرد تمرکز می کند و حتی گاهی پای ستاره های دنیای سینما یا مد را هم به میان می آورد.

اما آیا واقعاً تصور می کنید که مردم برای شخص شما یا محصولات تان اهمیتی قائل هستند؟

ابداً! مردم همیشه انتظار دارند که محصول یا سرویس ارزش آفرین (سودمند) و خوبی را همراه با یک داستان جالب دریافت کنند.

به عنوان مثال به این تبلیغ تلویزیون براویای سونی توجه کنید. سونی حتی تلویزیون خود را در این تبلیغ نشان هم نمی دهد، اما این به یک آیتم به یادماندنی تبدیل شده است (لینک ویدیوی اصلی، منتشر شده در سال ۲۰۰۶ میلادی با بیش از ۴ میلیون بازدید در یوتیوب).

 

لذا به جای تمرکز روی خودتان، محصول یا شرکت، روی تهیه و ارائه یک داستان خوب و جالب تمرکز کنید. به عبارت دیگر، «تبلیغ» نکنید.

دیوایدر

تکنیک شماره ۸ بازاریابی ویروسی: استفاده از کمک افراد تاثیرگذار و برجسته یا اینفلوئنسرها

یکی دیگر از تکنیک های موثر در بازاریابی ویروسی، کمک گرفتن از قدرت افراد برجسته، تاثیرگذار یا در اصطلاح تخصصی بازاریابی، «اینفلوئنسرها» است. طبیعتاً هنگامی که افراد تاثیرگذار در حوزه فعالیت تان محتوای مورد نظر را در برابر دیدگان مخاطبان هدف شما قرار می دهند، دامنه دسترسی مردم به آن به میزان قابل توجهی افزایش پیدا می کند.

بنابراین با افراد تاثیرگذار در حوزه فعالیت خود تماس بگیرید و از آنها بپرسید که آیا مایلند که محتوای شما را ببینند یا خیر. در اینجا نباید مستقیماً از طرف مقابل بخواهید که محتوا را به اشتراک بگذارد، چرا که کار هنگامی می تواند تاثیرگذار باشد که به صورت طبیعی و مطابق با نظر اینفلوئنسر (مبنی بر اینکه محتوای شما برای دنبال کنندگانش در شبکه های اجتماعی سودمند است یا خیر) انجام شود.

نکته مهم این است که باید محتوای منحصر به فردی ارائه کنید که واقعاً برای دنبال کنندگان و مخاطبان اینفلوئنسر مورد نظر جالب و مفید باشد. فقط از این طریق است که می توانید به اینفلوئنسر و دنبال کنندگان وی انگیزه لازم برای به اشتراک گذاری محتوای خود را بدهید.

دیوایدر

تکنیک شماره ۹ بازاریابی ویروسی: تقویت و یادآوری

پیام ویروسی شما می تواند خیلی زود از یاد و خاطره مردم پاک شود. لذا باید هر از چندگاهی آن را به مخاطبان هدف خود یادآوری کنید.

مردم کمپین بازاریابی ویروسی شما را دیده اند، احساسات شان را تحت تاثیر قرار داده و اعتقاد دارند که جالب و غیرمنتظره است: شما توجه آنها را کاملاً جلب کرده اید. در اینجا احتمالاً تصور می کنید که کمپین بازاریابی ویروسی شما با موفقیت به سرمنزل مقصود رسیده است.

اگر چنین باوری دارید، باید در تصور خود تجدید نظر کنید، چرا که همانطور که در ابتدا گفتیم، پیام ویروسی فرّار است و می تواند خیلی زود از یاد مردم برود.

پس باید چکار کنید؟

حال که توجه مردم را جلب کرده اید، نباید آن را از دست بدهید و بهترین کاری که می توانید انجام بدهید این است که به سمت جلو قدم بردارید.

اگر بخواهیم مثال روشن و قانع کننده ای را ذکر کنیم، می توانیم به صنعت بیمه اشاره کنیم. اگر در این حوزه فعالیت داشته باشید با یک بار تبلیغ ویروسی نمی توانید ثمرات کامل این نوع از بازاریابی را بجشید، چرا که چه بسا در هنگام پخش تبلیغ شما بسیاری از مردم بیمه های خود را به صورت سالانه خرید یا تمدید کرده باشند. لذا با ادامه کمپین کاری می کنید که مردم با شنیدن کلمه بیمه، نام شرکت شما را به خاطر بیاورند.

به عنوان مثال، می توانید در ادامه محتوای اصلی، انتشار مواردی از این قبیل را مد نظر قرار بدهید:

  • محتوای مشابه با مفهوم اولین آیتم؛
  • پشت صحنه؛
  • گزارش روند تولید محتوا؛
  • نقد و نظرات و … .

بنابراین، تهیه و تنظیم مجموعه ای از پیام های ویروسی متوالی باعث تقویت اثربخشی کمپین بازاریابی ویروسی شما خواهد شد.

حرف آخر

به خاطر داشته باشید که تکنیک های بازاریابی ویروسی همیشه درحال تغییر هستند، چرا که این نوع از بازاریابی همیشه باید همگام با روندها و شرایط روز جامعه حرکت کند. علاوه بر این، بازاریابی ویروسی را یا باید به نحو احسن انجام داد، وگرنه انجام ندادن آن بهتر از انجام دادنش است.

با پیاده سازی ۹ تکنیکی که در این مطلب آموزشی از مجله گویا آی تی ذکر شد می توانید به ویروسی شدن کمپین بازاریابی یا محتوای خود کمک کنید و از بازاریابی خود حداکثر بهره را ببرید.

اگر شما هم تکنیک بازاریابی ویروسی خاصی را می شناسید، لطفاً آن را در بخش دیدگاه ها با ما در میان بگذارید.

 

دیدگاه خود را وارد کنید
تعداد دیدگاه ها : 2 دیدگاه
  1. واقعا عالی بود
    خیلی ایده گرفتم
    امیدوارم که چنین پست هایی رو ادامه بدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *