نقد و بررسی بازی The Passenger
بازی های کارآگاهی همیشه جذابیت خاص خود را برای کسانی که عاشق بازی های ماجرایی هستند، داشته اند. در این مدل بازی ها معمولا شما نقش کارآگاهی خبره را بازی میکنید که درست مثل سری داستان های کارآگاهی پوآرو باید پرده از راز یک قتل یا مشابه آن بردارید. برخی از این بازی ها به قدری پیچیده میشوند که وقتی به اواسط شان برسید قطعا به کمک نیاز خواهید داشت! البته این بستگی به حس کارآگاهی شما هم دارد، شاید بتوانید تا آخر بازی هم بروید و همه معماهای آن را بدون یک ذره کمک گرفتن حل کنید. یکی دیگر از نقاط عطف اینگونه بازی ها داستان پیچیده و پر رمز و راز آنهاست که شما را به دنبال خود میکشد. شما درست باید مثل کارآگاه پوآرو از سلول های خاکستری مغزتان استفاده کنید و برای حل معماهای بازی هیچ چیزی را نادیده نگیرید! در زیر به نقد و بررسی بازی The Passenger که در همین سبک میباشد میپردازیم.
در ابتدای بازی مثل بسیاری دیگر از بازی ها شما به صورت مختصر در جریان اتفاقات بازی قرار میگیرید: پدر و مادری در حال بحث کردن، بچه ای که آن طرف تر گریه میکند، دختر نوجوانی که دست پدر را میکشد و صدای گلوله! تصاویری از نقاشی های کودکانه، پدری که در ایستگاه مترو به آنها خیره شده و نهایتا عکس هایی که از دست او میافتند. این آغاز ماجراست. از آن جایی که صحنه های فوق راوی هم ندارند هر کسی میتواند از آن تفسیری جداگانه داشته باشد ولی به نظر می آید داستان بازی همان چیزی باشد که در فوق گفتیم. خوشبختانه بازی دارای راهنمایی است که در اوایل بازی قواعد و شیوه تعامل با بازی را به شما می آموزد.
شما باید در صحنه های مختلفی که به آنها وارد میشوید در جستجوی سرنخ ها تلاش کنید. وقتی به آیتمی نزدیک شوید که باید آن را بردارید یا با آن تعامل کنید آن آیتم به رنگ زرد در می آید. وقتی آیتم را لمس کنید آیتم برداشته میشود یا اگر سرنخی در آن باشد به شما نشان داده میشود. در صورتی که آیتم برداشتنی باشد، کافی است آن را لمس کنید تا به لیست آیتم های شما که در بالای صفحه نمایشگر نشان داده میشود اضافه شود. برخی از معماهای بازی مربوط به ترکیب آیتم ها با هم میشود. شما میتوانید آیتم های مختلفی را با هم ترکیب کنید و به سرنخ های جدید یا آیتم های جدیدی دست پیدا کنید. به عنوان مثال در صحنه اول بازی شما یک کوزه و یک چکش بر میدارید و دری دارید که قفل است. فکر میکنید باید چه کار کنید؟ خوب اگر اهل بازی های ماجرایی باشید خیلی فوری جواب میدهید: چکش را باید با کوزه ترکیب کرد که در واقع منظور شکستن کوزه است. درست است! حالا شما به یک کلید دست پیدا میکنید که با آن میتوانید در را باز کنید. البته فکر نکنید همه معماهای این بازی به همین سادگی حل میشوند! این اول کار است، وقتی در بازی پیش میروید با معماهای سخت تری نیز مواجه خواهید شد.
وقتی برخی از آیتم های موجود در بازی را لمس کنید به رنگ قرمز در می آیند. این بدان معناست که باید آیتمی را از لیست آیتم های خود انتخاب کرده و روی آن ها بکشید. در مثال بالا وقتی در را لمس میکنید به رنگ قرمز در می آید و این بدان معناست که باید آیتمی (کلید) را از لیست آیتم های خود برداشته و روی آن بکشید تا باز شود. همچنین در برخی صحنه ها وقتی به منتهی الیه سمت راست یا چپ صحنه میروید علامت یک فلش و در ظاهر میشو که بدین معناست که از آن قسمت میتوانید از صحنه خارج شوید و به صحنه دیگری وارد شوید. در بعضی صحنه ها نیز به مقتضی صحنه، خود بازی روی بخشی از صفحه زوم میکند یا اینکه زوم را برمیگرداند تا کل صفحه معلوم شود. این بازی را نمیتوان یک بازی ماجرایی دانست که در آن معماها صرفا با قدرت استدلال حل میشوند. برخی از معماهای موجود در این بازی از نوع مکانیکی هستند، یعنی شما باید از دقت خود در حرکات مکانیکی استفاده کنید تا بتوانید از پس آنها بر آیید. اگر بخواهیم مثالی از معماهای مکانیکی در این بازی بزنیم میتوانیم به قسمتی اشاره کنیم که در آن باید کلیدی را که زیر دریچه فاضلاب میان یک سری وسیله فلزی دیگر افتاده را با آهن ربا بردارید. در واقع شما طنابی را به انتهای آهن ربا متصل کرده اید و حالا باید با کج و راست کردن گوشی و بالا و پایین بردن آهن ربا با دو فلش بالا و پایین طوری آهن ربا را حرکت دهید که دقیقا روی کلید قرار گیرد.
محیط بازی محیطی کاملا بی روح است و موسیقی متن آن نیز همین حس را به شما القا میکند. خیابان های کثیف و رنگ و رو رفته و مکان های پر از آشغال و خرت و پرت جزء جدانشدنی بازی هستند. کل بازی در محیطی دو بعدی انجام میشود ولی این نقطه ضعف آن محسوب نمیشود. به نوعی میتوان گفت این بازی از لحاظ سبک بیشتر شبیه به بازی های کلاسیک ماجرایی است که شما باید با حرکت کاراکتر در طول صفحه به سرنخ ها و معماها دسترسی پیدا کنید و آنها را حل کنید. به نظر من اگر برای پرده اول بازی یا میان پرده های وسط بازی راوی هم گذاشته میشد هم داستان بازی آشکارتر بود و هم به جذابیت بازی اضافه میشد. انیمشین های بازی هم چیزی فراتر از بازی های ماجرایی نیست، فقط شما انیمیشن حرکت کارآگاه با چپ، راست، بالا و پایین را خواهید داشت و البته حرکت اجسام در معماهای مکانیکی بازی. فکر میکنید چه رازی پشت داستان مبهم این بازی نهفته باشد؟