آموزش مارکتینگ پلن نویسی به سبک ۲۰۲۵
مارکتینگ پلن نویسی یا نوشتن طرح بازاریابی کسب و کار، کمک میکند تا بتوانید کسب و کار خود را تحت یک برنامه خوب و مستحکم رشد دهید. با کمک این پلن میتوانید متوجه شوید که هزینهها پوشش کافی روی اهداف و تاکتیکهای بیزینستان دارد یا نه. وقتی مارکتینگ پلن نویسی به خوبی صورت نگیرد یا کسب و کاری چنین پلنی نداشته باشد بهترین ایدهها نیز به نتیجه نخواهند رسید.
در این مطلب گویا آی تی مهمترین نکتهها در مورد نوشتن پلن بازاریابی ارائه خواهد شد.
مارکتینگ پلن نویسی برای چه استفاده می شود
مارکتینگ پلن به بیزینسها کمک میکند تا بتوانند نقشه راه توسعه کسب و کار را طراحی کرده و هر المان را در جای درست قرار دهند تا با هزینهها به بهترین سودهای ممکن برسند. اگر مارکتینگ پلن نویسی به درستی انجام و اجرا شود ۳ سود عظیم برای کسب و کار به ارمغان میآورد:
- افزایش مشتری
- افزایش فروش
- افزایش آگاهی از برند
از سوی دیگر یک مارکتینگ پلن موفق، توجه بیزینس را به سمت مشتریان و بازار نیز معطوف میکند. در چنین طرحی میتوان به نیازها و ترجیحات مشتریان واقف شد. علاوه بر این میتوان میزان موفقیت کمپینها را اندازه گیری کرد. همه این موارد در کنار هم با آزمون و خطا و توسعه و بهبود استراتژیها در طولانی مدت، منجر به موفقیت کسب و کار خواهد شد.
چطور نوشتن مارکتینگ پلن را شروع کنیم
اگر برای نوشتن طرح بازاریابی خود صرفا بخواهید از یک الگو و یا قالب (تمپلت) استفاده کنید، لزوما شما را به اهدافتان نمیرساند. فرآیند مارکتینگ پلننویسی شامل ۶ مرحله جداگانه است که هر بیزینس باید متناسب با شرایط، این ۶ مرحله را پوشش دهد.
۶ مرحله نوشتن طرح بازاریابی به صورت زیر است:
- نوشتن خلاصه اجرایی از روند کسب و کار
- پیش بینی و تنظیم بودجه برای ابعاد مختلف کسب و کار
- انجام تحقیقات بازار و مشتری
- نوشتن استراتژی بازاریابی بر اساس هدف و هزینه
- نوشتن برنامههایی برای ارزیابی و تنظیم گزارش عملکرد پلن مارکتینگ
- در مسیر بودن و ردیابی کردن نحوه اجرا و بازدهی
در این باره باید به اندازه کافی با تیم خود و مشاورین و حتی کارشناسان وقت بگذارید. بدین ترتیب یک پلن حرفهای برای بازاریابی خود مینویسید که استراتژی محور است. کار کردن تحت استراتژیهای اصولی همیشه موفقیت آفرین ست.
در ادامه این ۶ مرحله را توضیح میدهیم.
گام اول: نوشتن خلاصه اجرایی کسب و کار
برای مارکتینگ پلن نویسی باید کار خود را از چیستی کسب و کار خود شروع کنید. آنچه که مربوط به کسب و کار شما در این مرحله مهم است شامل:
- اهداف بازاریابی
- هدفهای میانی
- تیم بازاریابی
است. برای اینکه در نوشتن طرح بازاریابی خود به جزییات با دقت رسیدگی شود، موارد زیر را در نوشتن خلاصه اجرایی کسب و کار لحاظ کنید.
نام شرکت:
نام ثبت شده و معتبری که برای کسب و کار خود دارید چیست؟ آن را بنویسید.
سال تأسیس:
از چه سالی بیزینس خود را شروع کرده اید؟
موقعیت مکانی:
- آیا کسب و کار شما مجازی است یا در دنیای فیزیکی نیز شعبه دارد؟
- کسب و کارتان چند شعبه دارد؟
- شعبه مرکزی کجاست؟
- در مورد همه ین امور آدرسها و اطلاعات لازم را بنویسید.
بیانیه مأموریت:
- این بیانیه در اصل جملهای کوتاه است که علت کسب و کار شما را توضیح میدهد.
به عنوان یک نمونه بیانیه ماموریت استارباکس این است:
«مأموریت ما، با هر فنجان، با هر گفتگو، و با هر جامعه، پرورش بینهایت امکانهای ارتباط انسانی است.»
اهداف کسبوکار:
- برای بازه زمانی مورد نظرتان (مثلا یک سال آینده) چه هدفهایی دارید؟
- به دنبال افزایش آگاهی از برند خود هستید؟
- به دنبال بهبود نرخ بازگشت یا وفاداری مشتریان هستید؟
- چه پیش بینیهایی دارید؟
- برنامههای کلان و خرد شما چیست؟
هر چیزی که مربوط به هدف کسب و کار میشود و با بیانیه ماموریتتان همخوانی دارد را بنویسید.
اهداف بازاریابی:
- بازاریابی که در نظر دارید چطور میتواند شما را به اهداف خرد و کلانتان برساند؟
- تمام مواردی که به ذهنتان میرسد یا قبلا تجربه کردهاید را با ذکر جزییات برای هر هدف خود بنویسید.
تیم بازاریابی:
- تیم بازاریابی شما چند نفر عضو دارد؟
- مدیر تیم چه کسی است؟
- عناوین شغلی در تیم بازاریابی چه نام دارند؟
- چه افرادی (بر اساس نام و مشخصات) در کدام بخشها به خدمت گرفته شده اند.
- سهامدارن شما چه کسانی هستند؟
- استراتژیست بازاریابیتان چه کسی (یا کسانی) هستند؟
زمانی که این طرح را مینویسید، و مسئولیتها را ذکر میکنید، حس مسئولیتپذیری را افزایش میدهید و طرح به طور جدیتری عملیاتی میشود.
گام دوم: تنظیم بودجه ها و پیش بینی
در این مرحله باید ضمن توجه به اهداف خود، به پیش بینی و ارزیابی میزان بودجه مورد نیاز بپردازید. میتوانید بدین صورت بودجه کل سال یا بازهای که قصد درید مارکتینگ پلن نویسی برای آن مدت زمان انجام دهید را مشخص کنید.
شاید بخواهید طیفهای مختلفی از کسب و کارتان را با بودجهای که دارید توسعه دهید. بنابراین برای هر میزان بودجه اهداف مشخص، قابلاندازهگیری، دستیافتنی، مرتبط و زمانبندیشده (که اصطلاحا به هدف SMART مشهور است) در نظر بگیرید.
برای مثال، اگر قصد دارید از Google Ads برای تبلیغ محصولات استفاده کنید، ممکن است بودجه شما ۱.۵۰۰ دلار در هر فصل باشد. هدف SMART شما میتواند این باشد:
«جذب مشتریان جدید به وبسایت با هزینه جذب هر مشتری (CPA) کمتر از ۲۵ دلار.»
گام سوم: انجام تحقیقات بازار
در مارکتینگ پلن نویسی آنچه اهمیت بیشتری دارد شناخت پرسوناهای خریدار یا شخصیت خریدارن و مشتریان هدف شما است. این کار با انجام تحقیقات بازار به صورت درست به خوبی عملی میشود. در این باره باید:
- محصول را بشناسید
- بازار را بشناسید
- تناسب محصول و مشتریان را بشناسید
- مزیت رقابتی تنظیم کنید
در پلن بازاریابی شم همه چیز در این باره مشخص است. مثلا مشخص میکنید که:
- میخواهید چطور بازارشناسی کنید
- میخواهید از مشتریان قبلی پرس و جو کنید
- میخواهید نظرسنجی کنید
- میخواهید شبکههای اجتماعی را تحلیل کنید
- میخواهید دادههایی که از قبل دارید یا خریداری میکنید را تحلیل کنید.
به هر حال باید برای تمامی این بخشها هزینههای معقول لحاظ شود. در مارکتینگ پلنی که مینویسید این گزینهها به دقت در نظر گرفته میشود.
بازار هدف را مشخص کنید
اگر میخواهید شمار فروش خود را افزایش دهید لازم است که مشتریانی جدید داشته باشید پس لاجرم باید اطلاعات کافی از خریداران جدید خود داشته باشید. در این مرحله برای هر محصول جدید یا فعلی سوالات زیر را پاسخ دهید:
- مشتریان جدید چه کسانی هستند؟
- چه نیازهایی دارند؟
- در کدام پلتفرمها حضور دارند؟
این سوالات و سوالاتی از این دست به کمک بازارشناسی و تحقیقات بازار پاسخ داده میشوند و بسیار مهم هستند.
ازرا فایرستون، بنیانگذار Smart Marketer، میگوید:
«اگر شما بدانید این گروه از افراد چه کسانی هستند و چه تجربیاتی دارند، میتوانید از طریق تجربیات مشترک با آنها ارتباط برقرار کنید.»
وقتی که شناخت دقیقتری از شخصیت خریداران خود و تجربیات آنها به دست میآورید میتوانید پیامهای تبلیغاتی مناسب آنها بسازید و ارتباط موثرتری ایجاد کنید.
برای اینکه بتوانید درک بهتری از پرسونای خریداران بدست آورید روی موارد زیر باید با دقت کار کنید
متریک های مهم جمع آوری پرسونای خریداران
برای ایجاد یک استراتژی بازاریابی هدفمند در مورد ایجاد شخصیت خریداران، موارد زیر را در نظر بگیرید:
تعیین گروه سنی:
- کسانی که بیشترین خرید را از شما میکنند در چه بازه سنی قرار دارند؟
ممکن است هر محصول یا خدمات شما، مخاطبین خاص با سن و بازه سنی مختلف باشند. در مارکتینگ پلن نویسی به این تفاوتها توجه داشته باشید.
سطح تحصیلات:
- میزان تحصیلات مشتریان خود را فارغ از سن آنها تحلیل کنید
- آیا آنها دبیرستانی هستند یا دانشگاهی و تحصیل کرده؟
- وقتی سطح تحصیلات را بدانید میتوانید هنگام نوشتن پیام بازاریابی هدفمندتر و موثرتر پیام بنویسید و ارتباط برقرار کنید.
عنوان شغلی:
اگر مارکتینگ پلننویسی شما برای حوزه B۲B است و لزوما با شخص حقیقی خریدار سر و کار ندارید باید نام شرکتهای مخاطبی که احتمالا محصولات شما را میخواهند بنویسید. در این راستا نام مدیر خرید یا مدیر فروش را باید در کنار نام شرکتها ذکر کنید.
درآمد سالانه:
- میزان درآمد مشتریان هدف شما ارتباط زیادی به میزان مراجعه او به شما و استفاده از محصولات و خدمات شما دارد.
- معمولا اگر محصولات شما لوکس هستند افراد با درآمد بالا تمایل به خرید دارند و قشر متوسط به پایین چندان برای خرید این محصولات اقدام نمیکنند.
علایق و سرگرمیها:
- مشتری شما با چه چیزهایی خودش را سرگرم میکند؟
- فعالیتهای مشغول کننده او چیست؟
- ارتباط محصول شما با تفریحات و سرگرمیهای مشتری هدف چیست؟
درد و مشکلات (Pain Points):
- آیا محصول شما قرار است مشکلی را حل کند؟
بهعنوان مثال، جو مارکهام، بنیانگذار KONG، یک اسباببازی جویدنی برای حیوانات خانگی طراحی کرد، زیرا سگش در هنگام درآوردن دندان، سنگ و چوب میجوید و او به دنبال جایگزینی مناسب بود.
اهداف و انگیزهها:
- به این فکر کنید که چرا مشتریان هدف باید محصول یا خدمات شما را خریداری کنند؟
- هدفی که مخاطب هدف شما دارد چیست و چرا باید از شما بهرهمند شود؟
- انگیزه او برای خرید محصول یا خدمات شما چیست؟
موانع خرید:
- اگر مشتری قصد خرید داشته باشد چه چیزهایی میتواند موانع ایجاد کنند؟
- شما چه کارهایی میتوانید انجام دهید تا بر این موانع غلبه کنید؟
تجزیه و تحلیل رقابتی انجام دهید
مشتریان هدف شما به چه دلیل و تحت چه فرآیندی از شما خرید میکنند؟ این موارد را در مارکتینگ پلن نویسی خود لحاظ کنید و سعی کنید برای شروع برای ۳ رقیب خود این موارد را بسط دهید. برای این منظور توجه به نکات زیر میتواند هدایتگر خوبی در مسیر نوشتن پلن مارکتینگ در این مرحله باشد:
پیشنهاد فروش منحصربهفرد (USP):
- ویژگی خاص محصول شما نسبت به محصول رقبا چیست؟ (مزیت رقابتی)
معمولا این ویژگی انقدر بولد است که ارزش برند و محصول شما را در بازار افزایش میدهد.
همه برندهای مشهور جملهای کوتاه به صورت پیام برند دارند که در ذهن مخاطب میماند. برند شما چه پیامی دارد؟ میتوانید به کمک ابزارهای هوش مصنوعی برای خود چنین پیامی خلق کنید. دقت کنید که این پیام باید ساده و مفهومی و معنادار و به خاطر سپردنی باشد.
قیمت محصول:
- قیمت محصول شما چقدر است؟
- قیمتهای رقبا چقدر هستند؟
اگر قیمت بالاتری برای محصولات مشابه دارید باید ارزش بیشتری نیز به مشتری ارائه کنید. ارزش شما باید قیمت را توجیه کند تا مخاطب دست به خرید بزند. در مارکتینگ پلننویسی باید استراتژیهای قیمتگذاری بر اساس برنامه بازاریابی را در نظر داشته باشید تا موید ارزش محصول یا خدمات باشد.
کانالهای فروش:
- رقیبان شما برای فروش محصول از چه کانالهایی استفاده میکنند؟
- فروشگاه واقعی در دنیای فیزیکی دارند؟
- به طور مجازی محصول میفروشند؟
- نمایشگاههای دورهای تجاری دارند؟
- فروشگاه آنلاین دارند؟
- از طریق شبکههای اجتماعی میفروشند؟
- کانالهای ترکیبی دارند؟
این لیستها را به طور کامل تکمیل کنید و سعی کنید در پلنهایی که میریزید تا جایی که میتوانید کانالهای مختلف را پوشش دهید.
کانالهای بازاریابی:
- آیا به بیزینس پلن و یا مارکتینگ پلن رقبای خود دسترسی دارید؟
- آیا میتوانید متوجه شوید که آنها برای جذب مشتریهای هدف شما از چه کانالهایی استفاده میکنند؟
- آیا از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؟
- آیا تبلیغات گوگل خریداری میکنند؟
- آیا روی سئو محتوای خود برای دسترسی به جستجو گران در گوگل استفاده میکنند؟
هر روشی که آنها اتخاد میکنند را کشف کنید و پوشش دهید.
اندازه مخاطب:
- رقبای شما از چه کانالهایی برای جذب مشتری استفاده میکنند؟
- این کانالها چقدر قدرت دارد؟ اندازه فالوورهای آنها چقدر است؟
مثلا اگر رقیب شما در اینستاگرام فعال است، مطمینا شما نیز باید در بیزینس پلن نویسی خود روی این موضوع کار کنید.
پیامهای بازاریابی:
- به این دقت کنید که رقبا چگونه محصولات مشابه شما را تبلیغ میکنند؟
- شما چطور میتوانید پیام و تبلیغ بهتر و موثرتری داشته باشید؟
به عنوان مثال، برند Magic Spoon برای جذب مخاطبان بزرگسال که به تغذیه سالم اهمیت میدهند، از جملهی خلاقانهای استفاده میکند:
طعمهای کلاسیک دوران کودکی
اگر در موارد گفته شده با موفقیت بتوانید همه دادههای موثر را جمع آوری کنید مطمینا در مارکتینگ پلن نویسی موفق خواهید شد و قدمهای اجرایی درستی را خواهید برداشت که شما را به نتیجه خواهد رساند.
تجزیه و تحلیل SWOT را انجام دهید
تجزیه و تحلیل SWOT به ۴ دلیل انجام میشود:
- پیدا کردن نقاط قوت بیزینس و برند خود
- پیدا کردن نقاط ضعف کسب و کار خود
- آگاهی از فرصتها در خارج از محدوده کسب و کار
- آگاهی از تهدیدها در فضای خارج از کسب و کار خود
Strengths (نقاط قوت)
مواردی که در زیر به آنها اشاره شده است در تقویت مزیت رقابتی شما از داخل مجموعه کمک میکند:
- آیا محصولات شما یا خدمات شما منحصر به فرد هستند؟
- محصولات شما از نظر کیفیت در چه وضعیتی قرار دارد؟
- طراحی محصول شما به چه گونهای است؟
- چه نوآوریهایی در محصول و خدمات خود دارید؟
- آیا برند شما قدرت مقابله در بازار دارد؟
- آیا برند شما توانسته اعتباری کسب کند؟
- آیا از شبکههای گسترده تامین و توزیع بهرهمند هستید؟
- آیا ارتباط مجموعه شما و افراد مرتبط با مشتریان با آنها خوب و پسندیده است؟
تا چه اندازه از ابزارهای پیشرفته برای توسعه کسب و کار خود استفاده میکنید؟
Weaknesses (نقاط ضعف)
- موارد داخلی ذکر شده در زیر میتواند سیستم شما را از رشد باز دارد:
- اگر محدودیت مالی برای مارکتینگ پلن نویسی قوی دارید میتواند منجر به ضعف بیزینس شما شود.
- میزان مشتریانی که دارید چه اندازه است؟ آیا بازار شما محدود است؟
- در کدام کانالهای فروش حضور قوی ندارید؟ شبکههای اجتماعی؟ سایت؟ یا حتی در دنیای واقعی و فیزیکی؟
- مشکلات زنجیره تامین و خدماترسانی به مشتریان شما چه اندازه است؟
- میزان آگاهی از برند شما در مقابل رقبا چقدر است؟ اگر در سطح پایینی قرار دارید باید در مارکتینگ پلن نویسی برای آن سرمایهگذاری کنید.
- نحوه و کیفیت پشتیبانی از مشتریان به چه نحو است؟
Opportunities (فرصتها)
- عواملی که در زیر بیان کردهایم از خارج از سیستم شما میتواند روی مجموعه شما تاثیرات مثبت بگذارد و به عنوان فرصت رشد تلقی شود:
- هر چقدر مردم آگاهی بیشتری از نیاز خود، به محصولات و خدمات شما داشته باشند شما اقبال بیشتری برای رشد خواهید داشت.
- اگر بازار هدف شما پتانسیل گسترده بودن داشته باشد به شما کمک میکند تا سریعتر رشد کنید.
- اگر رقبایتان به هر دلیلی رکود داشته باشند و شما از علت رکود جان سالم به در ببرید اقبال عمومی به شما بیشتر خواهد شد.
- استفاده از ترندهای جدید نظیر هوش مصنوعی، دیجیتال مارکتینگ و نظیر آن کمک میکند سریعتر رشد کنید.
- اگر بتوانید بازارهای جدید برای خود درست کنید و حتی همکاریهای استراتژیک داشته باشید از جهات مختلف برند شما تقویت میشود.
Threats (تهدیدها)
به عوامل زیر به عنوان تهدیدکنندههای خارجی سیستم و بیزینس خود توجه کنید:
- هر چه رقابت بیشتر شود به ضرر شماست پس باید مزیت رقابتی قوی داشته باشید.
- اگر برندهای جدید و محصولات مشابه وارد بازار شوند بیزینس شما مورد تهدید واقع میشود.
- اگر خریداران شما با مشکل مالی مواجه شوند و بازار رکود کند، کسب و کار شما نیز بیتاثیر نخواهد ماند.
- هر نوع افزایش قیمت در زنجیره تامین و تولید که منجر به افزایش قیمت محصول میشود روی کسب و کار تاثیر خواهد داشت.
- اگر مصرف کنندگان شما دچار تغییر سلیقه شوند، و نیاز به محصول شما را با محصول دیگری جایگزین کنند، کسب و کار شما افول خواهد کرد.
- هر گونه مشکل امنیتی نظیر حملات سایبری منجر به تخریب اعتماد کاربران و حتی از دست رفتن فرصتهای فروش برای شما میشود.
چطور از این نتایج استفاده کنیم؟
وقتی که تحلیلهای SWOT را انجام دادید و توانستید موارد یاد شده را با دقت بررسی کنید و هشیاریهای لازم در مورد موارد یاد شده بدست آوردید با ۴ رویکرد زیر بیزینس خود را تقویت کنید:
- نقاط قوت خود را حفظ کنید و آنها را تقویت کنید و توسعه دهید.
- نقاط ضعف خود را بهبود ببخشید و با پایش به موقع، جلوی ضرر را بگیرید.
- فرصتها را شناسایی کنید و از آن برای جذب مشتری استفاده کنید.
- تهدیدات را شناسایی کنید و پیش از وقوع مشکل در صدد حل یا خنثیسازی آنها برآیید و برنامه ریزی داشته باشید.
توسعه یک استراتژی بازاریابی
این قسمت یکی از مهمترین بخشهای مارکتینگ پلننویسی شما است که در آن استراتژیهایی تنظیم میکنید که:
- به هدف بازار خود دستیابید
- کسب و کارتان را رشد دهید
- فروش را افزایش دهید
باید توجه کنید که در این بخش هر کانال بازاریابی را بگنجانید. این کانالها شامل موارد زیر میشوند:
- ایمیل مارکتینگ
- seo
- بازاریابی محتوایی
- کانالهای شبکههای اجتماعی
- پیام رسانها
دقت کنید که این موارد چه به طور مستقیم هزینه بر باشند یا نه باید حتی الامکان در سیستم شما بگنجند.
نکته: زمانی که در حال تنظیم این بخش از پلن خود هستید باید توجه کنید که همه دادههایی که از تحقیقات بازار خود بدست آوردهاید را در این بخش بگنجانید. هدف از تحقیقات بازار این بوده که این بخش را به طور اصولی چیدمان دهید.
در این مرحله به نکات زیر توجه کنید:
مرحله قیف بازاریابی یا marketing funnel
- کانالهایی که باید در آن فعالیت داشته باشید در چه قسمتی از قیف بازاریابی شما قرار میگیرد؟
به عنوان مثال اگر از شبکههای اجتماعی بخواهید استفاده کنید، روی افرادی تاثیر باید بگذارید که تازه میخواهند وارد قیف بازاریابی شما شوند (سطح بالا) اما ایمیل مارکتینگ معمولا برای کسانی استفاده میشود که پایین قیف حضور دارند و یک مرحله تا تبدیل شدن به مشتری فاصله دارند.
بودجه:
- در مارکتینگ پلننویسی خود چه میزان بودجه در نظر گرفتهاید که صرف هر کانال بازاریابی بشود؟
وقتی بدانید که چقدر قرار است هزینه کنید میتوانید مشخص کنید که چه میزان بازگشت سرمایه و سود از هر کانال انتظار خواهید داشت. این موضوع ارزیابی را بهتر میکند و کاملا به تحقیقات بازار ارتباط دارد.
نرمافزار و تجهیزات مورد نیاز:
- در هر کانال که قصد دارید پر رنگ و موثر حضور پیدا کنید به چه برنامهها و اپلیکیشنهایی نیاز دارید؟
به عنوان مثال اگر قرار است در فیسبوک لایو برگذار کنید لازم است که وبکم داشته باشید و میکروفون قوی در اختیار داشته باشید.
این هزینهها نیز در مارکتینگ پلن نویسی باید لحاظ شوند.
هدف SMART:
- وقتی که کانالهای بازاریابی را مشخص کردید باید بدانید که هر کانال دقیقا چه میخواهید؟
- آیا این هدفها قابل اندازه گیری هستند؟
دقت کنید که اهدافی که در نظر میگیرید باید قابل اندازه گیری، دست یافتنی و مرتبط باشند.
یک نمونه هدف قابل اندازه گیری مطابق مدل SMART به شرح زیر است:
افزایش دسترسی X تا ۵۰٪ در سهماهه اول
بیشتر بخوانید: شیوه افزایش ترافیک اورگانیک
برای پایش، اندازه گیری و گزارش برنامه داشته باشید
اندازه گیری میزان پیشرفت استراتژیهای شما، از مهمترین کارهاست. برای این که بتوانید روی سرمایه و تلاشی که دارید برنامه ریزی پر سودتری داشته باشید لازم است که هر کمپینی که ایجاد میکنید را پایش کنید تا با اندازه گیری موفقیت آن، گزارش مستند و مدونی برای برنامه ریزی سال یا بازه زمانی بعدی داشته باشید.
هر کانالی که در آن در حال کار کردن هستید و مارکتیگ پلننویسی کرده اید، دارای یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) باید باشد. این شاخصها همان چیزهایی هستند که در برنامه خود باید به آنها دست پیدا کنید.
برای مثال، اگر هدف شما «افزایش ترافیک جستجوی ارگانیک از طریق سئو» است، تعداد بازدیدکنندگان ارگانیکی که روزانه به وبسایت شما میآیند را ثبت کنید.
گزارش نویسی بعد از پایان کمپین بازاریابی
وقتی که کمپین شما به پایان رسید، خروجیها را تحلیل کنید. در صورت موفقیت یاعدم موفقیت کمپین باید علتها را به طور دقیق واکشی کنید. به عنوان نمونه، اگر به هدف بهبود سئو که در خط قبل اشاره کردیم با موفقیت رسیده اید، باید با گزارههایی مثل موارد زیر علت را بنویسید:
- به دلیل سرمایهگذاری روی لینکسازی موفق شدیم ۱۰ درصد ترافیک بیشتر بگیریم
- ما صفحات محصولات را بهینهسازی کردیم
- صفحههای بدون بازدید را حذف کردیم
- به دلیل داشتن تولید محتوای وبلاگی ترافیک بیشتری روی مقالات آموزشی گرفتیم.
به همین ترتیب برای مواردی هم که نتیجه نگرفتید باید علت را بنویسید. همچنین باید ذکر کنید که در پلننویسی بعدی باید به چه چیزهایی توجه کنید که تلاشتان بهبود یابد و به نتیجه برسید.
مثلا اگر یک کمپین در فیس بوک داشتهاید و نتوانستهاید خروجی خوبی بگیرید، میتوانید موضوع را شرح دهید که به عنواان مثال:
انتظار داشتیم که بتوانیم هزینههای سر نخهای حاصل از تبلیغات فیس بوک را ۲۰ درصد کاهش دهیم اما احتمالا چون در بلک فرایدی تبلیغات زیاد است و کاربران به اندازهای بیش از حالت معمولی محصولات را بازدید و مقایسه میکنند، نتوانستیم آنها را فقط در معرض محصولات خود قرار دهیم. بنابراین در سال بعد برای بلک فرایدی باید با مبلغی x دلار بیشتر پلننویسی کنیم یا اینکه پلن را در زمانی غیر از بلک فرایدی تنظیم کنیم. بهتر است که جذابیتهای بصری برند را بهبود دهیم و از سویی با آژانسهای بازاریابی خوب کار کنیم.
در مسیر بمانید
هیچ تفاوتی ندارد که در کجای مسیر رشد و توسعه کسب و کار خود هستید. مهم پشتکار داشتن و ماندن در مسیری است که باید لاجرم آن را طی کنید. در هر مرحلهای که باشید برنامه ریزی درست و پایبند بودن به آن مهم است. وقتی از نظر زمانی برنامه ریزی طولانی مدت میکنید سود زیادی عاید خود در سالهای بعد کنید. با پایش پلن مارکتینگ خود و بهینهسازی به موقع استراتژیها به همراه تلاش مستمر میتوانید به بهترین نتایج دست پیدا کنید.
منبع کمکی: shopify.com