چگونه خلاقیت خود را مدیریت کنیم؟

چگونه خلاقیت خود را مدیریت کنیم؟
  • 1395/11/13
  • زهرا معبودی
  • 0

اگر شما هم از افرادی هستید که قوه تخیل قوی دارید، یا کنجکاوی فراوانی در شما بروز دارد و از فکر های عجیب و غریب  و تا حدی نامعقول، احساس بدی ندارید، بدانید که فکرتان درست کار می کند.

اما فقط یک چهارم از افکارتان بدون اشکال است ، پس باید فکرتان را بهتر مدیریت کنید؛ قبل از انجام هر کاری باید سطح تفکرات را خود را محدود نکنید و اجازه دهید که افکارتان آزادانه به خلق ایده های جدید بپردازد.

برای افراد خلاق هم در عرصه تجارت راه‌های مختلفی وجود دارد، اما برای بهترین سود، باید قبل از فعالیت در هر زمینه ای از قبیل بازاریابی، تبلیغات، خرید و فروش محصولات و..  ایده ها و نگرش های جدید را پیدا کنید و بعد بهترین ایده را انتخاب کنید؛ اگر در بین ایده ها بتواند دو مورد یا بیشتر را هم با هم ترکیب کیند، درصد موفقیت خود را بیش از پیش افزایش می دهید؛ البته برای بیشترین سود در یک کار خلاقانه عملی باید ۴ مرحله را بگذرانید، با گویا آی تی همراه باشید.

شروع

همیشه محرک های خلاقیت خود را کشف کنید، به آن فکر کنید و با پرسش هایی درباره آن، دایره خلاقیت خود را گسترش دهید.

مثلا می توان به بروشورهای مربوط به محصولات خود توجه بیشتری بکیند و همین نگاه کردن باعث شود تا متوجه شوید بروشورتان عکس و یا عنوان جالبی ندارد؛ با بسط دادن تفکر به این نتیجه می رسید که تهیه عکس جذاب و چشمگیر، این بروشور را تاثیر گذارتر می کند؛ از این افکار حمایت کنید چون جهت دهی مناسبی به بازار کارتان می دهد.

خلاقیت

قوه تخیل و ادراک

در این مرحله نباید به دنبال بهترین و معمول ترین راه باشید، کاملا برعکس؛ باید به ذهنتان اجازه دهید که هر چقدر میتواند ایده های نو و نا معمول را درباره مسئله کشف کند؛ در این مرحله استعدادهای هنری نهفته در ذهنتان بروز پیدا می کند.

نو آوری و ابداع

اگر دیگر افکارتان برای کشف ایده های جدید شما را یاری نمی کند، الان فرصت مناسبی است که بهترین را انتخاب کنید و عمل کنید.

البته برای انتخاب بهترین گزینه، باید مثل یک منتقد منصف به ایده های خود نگاه کنید، و از ایده هایی حمایت کنید که به واقعیت و موفقیت نزدیک تر باشند؛ بعد از چینش ایده های مطمئن، راه های رسیدن به آن را بررسی کنید.

تحقق ایده ها

شما باید از ایده خود تا رسیدن به نتیجه مطلوب، به طور مستمر و با پشتکار دنبال کنید؛ تنها در این صورت است که طرح های شما می‌توانند نفعی داشته باشند؛ در غیر این صورت اگر کاری مثل طراحی عکس برای کاتالوگ‌، حتی اگر با ایده فوق العاده ای هم همراه باشد، ولی با دقت مناسبی دنبال نشود، یا در جاهایی که بازار فروش دارد توزیع نشود، نتیجه مطلوب و نفعی هم به دنبال ندارد.

شاید برای انجام و به ثمر نشستن ۴ فرآیند گفته شده، شما به تنهایی نتوانید که آن ایده را جلو ببرید و به افراد و یا حتی تغییر استعدادها و نگرش ها نیاز داشته باشد.

گاهی لازم است که برای طی کردن این مراحل، رفتارهای خود را تغییر دهید تا بتوانید بیشتر و بهتر خود را با این مراحل تطبیق دهید؛ چون هر مرحله رفتار و سبک مخصوص به خود را دارد؛ یا می توانید که از افراد دیگر که با این الگوها قابل تطبیق تر هستند هم استفاده کنید.

بین خلاقیت هایتان، هماهنگی ایجاد کنید

همانطور که گفته شد قوه تخیل، تمام محور خلاقیت نیست، و فقط یکی از مراحل اصلی خلاقیت است.

در بازاریابی و حتی در تمام زمینه های تجارت، نباید از ایده های معمول و رایج خود و بازار استفاده کنید، در عوض آن ایده ها را با ایده های خلاقانه خود ترکیب و دستکاری کنید و سعی کنید آن ها را به مرحله عمل برسانید تا بتوانید از تخیل خود درآمد زایی کنید.

به یاد داشته باشید که از ایده های مطمئن که بنظر راه‌های عملی دارند حمایت کنید تا روش های جدیدی هم ابداع کنید.

خلاقیت

همانطور که بیان شد کار خلاقانه از چهار مرحله اصلی تشکیل شده است که هر یک از این مراحل سبک های رفتاری خود را دارند؛ شما باید همیشه این احتمال را هم در نظر بگیرید که در تمام مراحل انجام پروژه، نمی توانید به تنهایی همه مهارت های لازم را برای این کار داشته باشید. پس بعد از اینکه ایده های ثابت و مطمئن خود را انتخاب کردید باید وضعیت توانایی و قابلیت خود را هم بررسی کنید؛ اینکه در هر مرحله، در چه زمینه هایی بیشترین و کم ترین مهارت را دارید و بعد از بررسی ها، با خود رو راست باشید، و اگر در زمینه خاصی، توانایی پیش بردن پروژه را ندارید، آن قسمت را با برنامه ریزی قبلی به شخص ماهر دیگری محول کنید تا به عنوان مکمل، خلأهای موجود در پروژه زودتر برطرف شود.

در ادامه فهرستی از سبک های خلاقیتی بیان می شوند، با مطالعه هر کدام بررسی کنید که کدام سبک با روحیات خلاقانه شما سازگاری بیشتری دارد:

خلاقیت به سبک بازرگانی

در این سبک که برای مراحل ابتدایی بسیار مفیدتر است، ابتدا بازرگان سوالات پیچیده و مشکلی را مطرح می کند و به دنبال راه حل های آسانی هم نیست.

در این سبک، راه حل های مطرح شده او را متقاعد نمی‌کند و به دنبال راه حل‌های بهتر می‌گردد؛ مثلا: ” چرا باید از این روش مسئله حل شود، نه؛ این روش هیچ فایده ای ندارد.” پس این روش که برای شروع فرآیند خلاقیت مفید می باشد، باعث می شود محرک های خلاقیت بیش از پیش کشف شوند.

خلاقیت

خلاقیت به سبک هنرمند

وقتی که بازرگان شروع به طرح سوالات خود می کند، هنرمند به عنوان مکمل، تخیل خود را بر روی سوالات بازرگان متمرکز می کند؛ هنرمند با ذهن خلاق خود می تواند هر بار راه حل های جدیدی را هم پیش روی بازرگان قرار دهد؛ مثلا: ” می توان این کار را با راه حل X یا Y انجام دهیم، یا روش ها را با هم تلفیق کرد و..)

 بخاطر آزاد بودن تخیل ذهن هنرمند می توان از این سبک در مرحله دوم خلاقیت استفاده های زیادی کرد.

خلاقیت به سبک مبدع

پس از اینکه سوالات و راه حل های تئوری و پیشنهادی از طرف بازرگان و هنرمند مطرح شدند، باید فردی با روحیه اصلاحاتی در گروه وجود داشته باشد که تخلیات را اصلاح کند، و نقش عملی تر و کاربردی تر را گزینش کند و بتواند راه حل های واقع بینانه تری ارائه کند؛ مثلا: ” شاید بتوان این ویژگی را به این قسمت اضافه کنیم و جواب بهتری دهد، بنظر شما جواب بهتری نمی دهد؟”

شخصی که روحیاتش با ابداع و اصلاح سازگارتر است در مرحله سوم فرآیند، بیشترین کارایی را دارد.

خلاقیت به سبک مهندس

بعد از اینکه تمام راه حل های تئوری و عملی ارائه شدند و مطمئن ترینِ آن ها انتخاب شدند، کار باید وارد بخش عملی خود بشود.

در این مرحله، باید شخصی در گروه باشد که باید مهارت لازم را برای عملی کردن پروژه داشته باشد؛ این شخص را در اصطلاح مهندس عمل گرا می نامند.

مهندس باید طرحی خامی را در دست بگیرد و آن را به مرحله تحقق برساند؛ مثلا: ” همه این ایده ها فوق‌العاده‌ن، اما ابتدا باید به فکر بودجه لازم برای شروع پروژه باشیم”. مهندس کار خلاقانه اعضاء و گروه را به مرحله چهارم و تکمیلش می رساند.

شاید کاری را که می خواهید شروع کنید با یکی از سبک های بالا همخوانی بیشتری داشته باشد و به نظر به دیگر سبک ها نیاز نباشد، اما این نکته را مد نظر داشته باشید که هر نقش به تنهایی چندان جالب و خلاقانه نیست و کار خلاقانه ِ خوبی نمی شود. شاید بهتر باشد که در موقعیت های مختلف و برای پیشبرد اهدافتان هر ۴ سبک را خودتان امتحان کنید و یا اینکه روحیات شما با هر ۴ سبک خلاقیت سازگاری و شباهت زیادی داشته باشد و بتوانید پروژه را به تنهایی پیش ببرید، البته اگر با افراد دیگری که نقش مکمل برای شما و پروژه را دارند بتوانید کار کنید با مجموعه وسیع تری از ایده ها رو به رو می شوید که در تمام فعالیت های تجاری و بازار یابی تان می توانید از آن ها استفاده کنید.

دیدگاه های خود را در رابطه با مفهوم این مقاله و البته در مورد خلاقیت با ما در میان گذاشته و این مطلب را روی شبکه های اجتماعی نشر دهید.

دیدگاه خود را وارد کنید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *