ورود اپل به دنیای هالیوود با ساخت سریال تلویزیونی
اپل تصمیم گرفته کسب و کاری جدید در زمینهی ساخت برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی راهاندازی کند و به این ترتیب فروش پایین آیفون و آیپد را به نوعی جبران نماید. چنین کاری اپل را از یک شرکت تولید کننده محصولات سختافزاری و توزیع کنندهی جهانی تولیدات رسانهای سایر مردم به یک بنگاه رسانهای تبدیل خواهد کرد.
گویا آی تی – تعجبی نیست اگر ببینیم رویاهای هالیوودی اپل موجب شده استودیوهای فیلمسازی بیش از پیش نگران ورود این غول فناوری به دنیای رسانه باشند. وال استریت ژونال در این زمینه مینویسد: ”ورود ارزشمندترین شرکت جهان به عرصهی ساخت برنامههای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی اتفاقی انقلابی برای هالیوود خواهد بود.“
اما سیستم ثبت اختراع (پتنت)، دربارهی گزینههای مختلفی که به خاطر این حرکت در مقابل اپل و استودیوهای فیلمسازی قرار خواهد گرفت چه اطلاعاتی به ما میدهد؟
قبل از پرداختن به این مساله، گمانهزنی در مورد استراتژی احتمالی اپل از سوی کارشناسان و علاقهمندان شروع شده و برای مثال وبسایت فورچونز با انتشار مقالهی تحت عنوان ”چرا اپل باید نتفلیکس را خریداری کند و به چه دلیل این کار را انجام نخواهد داد“ و همچنین وبسایت Investors با مطلب ”شاید اپل خریدار دیزنی باشد“، بعضی از سناریوهای احتمالی این حرکت را بررسی کردهاند. اما اگر چه اپل روی گنجی ۲۳۰ میلیارد دلاری نشسته و جدای از خرید آسان انواع شرکتها، اگر اراده کند به راحتی توان خرید چند کشور را هم دارد اما صرف هزینههای گزاف از سوی این شرکت برای انجام چنین کاری در این برههی زمانی، بسیار بعید به نظر میرسد.
نظر ما به نظر کسانی که معتقدند اپل در مقابل خرید تمایل بیشتری برای ساختن دارد، نزدیکتر است. اگر چه سابقهی فعالیت این شرکت سه برابر بیشتر از گوگل است اما میزان خریدهای اپل، به زحمت به یک سوم خریدهای گوگل میرسد. جالب اینجاست که گوگل جسورانه چندین خرید مولتی میلیارد دلاری انجام داده اما تنها حرکت شجاعانه اپل، خرید ۳ میلیارد دلاری سرویس Beast Music در سال ۲۰۱۴ به منظور حفظ سرویس استریم موسیقیاش یعنی Apple Music بود. بعد از گذشت سه سال هم اکنون سرویس اپل موزیک ۲۰ میلیون کاربر دارد در حالی که سرویس اسپاتیفای با داشتن ۴۰ میلیون کاربر همچنان در صدر ایستاده است.
با این اوصاف و تفاسیر استراتژی اپل چه خواهد بود؟ این احتمال میرود که این شرکت به دنبال کاهش قراردادهای محتوا با استودیوهای بزرگ فیلمسازی و برنامههای تلویزیونی باشد.
اما اپل برای این کار با یک مشکل بزرگ مواجه است: علیرغم این که مدیر عامل فعلی دیزنی، باب ایگر جز اعضای هیئت امنای اپل است اما تاکتیکهای مذاکره بسیار سختگیرانهی اپل موجب شده استودیوهای فیلمسازی علاقهای به همکاری با این شرکت نداشته باشند. برخی منتقدان معتقدند مشکل اینجاست که اپل عادت دارد دیگران را مجبور به پیروی از خود کند و این کار بارها و بارها اتفاق افتاد؛ برای مثال وی شرکتهای سازنده موسیقی را مجبور کرد آهنگهای خود را با قیمت ۹۹ سنت در فروشگاه آیتیونز عرضه کنند. چنین حرکاتی نشان از تواضع و فروتنی یک شرکت نسبت به سایر رقبا نیست. وال استریت ژورنال در مقالهی ”تاکتیکهای سرسختانهی اپل به گسترش برنامههای تلویزیونی صدمه خواهند شد“، به طعنهی جالب مدیر یکی از استودیوهای فیلمسازی که از ورود اپل به این حوزه مطلع شده بود اشاره میکند که در زمینهی انحصار طلبی این شرکت گفته بود، ”ما همه اپل خواهیم شد“.
اما اپل چگونه میتواند اهرمهای اضافی برای انعقاد قراردهای پر سود تولید محتوا با شرکتهای فیلمساز و برنامهساز، به دست آورد؟ این شرکت به خاطر وجود میلیونها کاربر آیفون و سرویس اپل موزیک و همچنین پیشنهادات بسیار زیادی برای سازندگان و تامینکنندگان محتوا خواهد داشت و ضمنا از طریق به اشتراکگذاری آمار و ارقام کاربران با استودیوهای مختلف فیلمسازی میتواند نقش بسیار مهمی در جذب مخاطب برای آنها داشته باشد. اما برخی متخصصان معتقدند این اهرم فشار احتمالا به خاطر فقدان دانش و تجربهی اپل از نحوهی فعالیت در صنعت فیلمسازی چندان قدرتمند نیست و به همین خاطر توانایی این شرکت برای ارائه بستههای پیشنهادی که مدیران اجرایی استودیوها را برای همکاری وسوسه کند، کاهش قابل ملاحظهای خواهد یافت.
حال نوبت بررسی وضعیت گنجینهی بسیار بزرگ حق ثبت اختراع (پتنت) اپل است. آیا این گنجینه قدرت نفوذ این شرکت را بیشتر خواهد کرد؟ آیا اپل میتواند از این حقوق ثبت اختراع برای تحت فشار قرار دادن (یا ترغیب) تولیدکنندگان محتوا برای وادار کردن اجباری آنها به همکاری استفاده کند یا خیر؟
در نگاه اول آرایش نظامی مالکیت معنوی اپل در مقایسه با توان اکثر استودیوها بسیار قویتر به نظر میرسد؛ تنها استثنا موجود شرکت سونی است که همانند اپل هزاران حق ثبت اختراع در حوزههای مختلفی مثل تجهیزات الکترونیکی، موسیقی دیجیتال، پردازش تصویر و … در اختیار دارد. یا یکی دیگر از استودیوهای قدیمی هالیوود که روی هم رفته ۱۳۸۸ حق ثبت اختراع را به نام خود ثبت کرده است. هر چند اپل ۷ برابر این استودیو حق ثبت اختراع دارد یعنی ۱۰۴۹۶ امتیاز قانونی.
پر بودن سبد حقوق ثبت اختراع یک شرکت قدرت نفوذ بیشتری به آن میبخشد هر چند این امر ناشی از تعداد حقوق ثبت شده نیست؛ به این معنی که نباید تصور کرد هر کسی که بیشترین تعداد حقوق ثبت اختراع را به نام خود ثبت کرده باشد، به طور خودکار برندهی بازی محسوب میشود. همانند تمام داراییها، ”ارزش“ این داشتهها بستگی به تعادل ظریف بین تعداد و کیفیت حقوق ثبت اختراع قانونی دارد. از این رو هر اهرم فشاری که اپل از طریق حقوق ثبت اختراع قانونی به دست آورد، ریشه در ترکیب کیفیت دادخواهی و ارزش پولسازی (یعنی تجاری کردن) حقوق ثبت اختراع قانونی در عرصهی فنی و بازار خواهد داشت که استودیوهای برنامه و فیلمسازی اهمیت بسیار زیادی برای این مورد قائلاند.
اینجاست که همه چیز جالب میشود. به نظر میرسد اپل دارای ۶۹۰ حق ثبت اختراع قانونی است که شباهت بسیار زیادی به نوآوری و ابتکارات انجام شده در حقوق ثبت اختراع قانونی یکی از استودیوهای مطرح هالیوودی است. شباهت این حقوق ثبت اختراع این احتمال را تقویت میکند که آن کسانی که اخیرا اقدام به ثبت امتیاز به نام خود کردهاند (نه افراد یا شرکتهای اول)، ابتکارات و اختراعاتی که توسط حقوق ثبت اختراع قدیمیتر ثبت شده بودند را به سود خود مصادره کرده باشند. در نتیجه، ارزش تجاری حقوق ثبت اختراع قدیمیتر ممکن است با چالش درستی اعتبار و گستردگی آنها، به شدت تخریب شود؛ طبیعتا چنین اتفاقی بخشهایی از سهام بازار که توسط این حقوق ثبت اختراع در اختیار شرکتها قرار گرفته را هم تهدید میکند.
اما علت اهمیت این مساله چیست؟ به خاطر داشته باشید ما در حال صحبت از اهرم فشار و قدرت نفوذ هستیم. از این رو آیا اپل در زمینهی حقوق ثبت اختراع در برابر هالیوود میتواند از اهرم فشار استفاده کرده و به این شرکت قدرت کافی برای چانهزنی به منظور انعقاد قراردادهای پرسود تجاری را خواهد داد یا خیر؟
در این زمینه بهتر است نگاهی به اظهارات پلتفرم سیستم اطلاعاتی حق ثبت اختراع IPedia داشته باشیم. از نظر ارزش کیفیت دادخواهی، IPedia به ۶۹۰ حق ثبت اختراع اپل که مشابه حق ثبت اختراع هالیوود هستند، امتیاز ۳/۷۹ را از ۵ میدهد (منظور از کیفیت دادخواهی، ارزش قانونی حقوق ثبت شده به عنوان ابزارهایی است که برای حفظ حقوق اختراعات ادعا شده، میتوان از آنها در سیستم قضایی استفاده کرد). این امتیاز از میانگین نمرهی کیفیت دادخواهی تمام حقوق ثبت اختراع امریکا یعنی ۳/۴۶ بالاتر است و البته یک سر و گردن هم بالاتر از امتیاز ۳/۲۲ کیفیت دادخواهی هالیوود قرار میگیرد.
از نظر ارزش پولسازی (تجاری کردن) حقوق ثبت اختراع اپل در مقایسه با داشتههای مشابه هالیوود، پلتفرم تحلیلی IPedia تفاوت اندکی میان این دو قائل شده و به اپل امتیاز ۲/۶۲ و به هالیوود امتیاز ۲/۴۲ میدهد (منظور از تجاری سازی احتمال میزان موفقیت حقوق ثبت اختراع در بازاریابی و تبدیل شدن به محصولات و خدمات با ارزش است). بدون شک امتیاز بالاتر اپل ارتباط مستقیمی با تجربهی بسیار طولانی این شرکت (که از زمان عرضه اولین کامپیوتر شخصی جهان در سال ۱۹۷۵ میلادی شروع میشود) در زمینهی ثبت حقوق قانونی اختراعات محصولات به منظور حفظ سهام بازار آنها، حاشیههای سود و رهبری ابتکارات دارد.
هر چند هالیوود هم ممکن است در زمینهی حقوق ثبت اختراع اهرمهای فشار قدرتمندی داشته باشد و البته اینها را به لطف یکی از قدیمیترین رقبای اپل دارد: مایکروسافت. ظاهرا مایکروسافت دارای ۲۵۵۷ حق ثبت اختراع است که شباهت بسیار زیادی با ۱۳۸۸ حق ثبت اختراع هالیوود و ۶۹۰ داشتهی اپل هستند. با این اوصاف و تفاسیر مایکروسافت مهمترین و قویترین بازیگر در حوزهی فناوری است.
آیا هالیوود و مایکروسافت در قالب قراردادی تجاری به مبادلهی حقوق ثبت اختراعات بپردازند؟ چنین حرکتی احتمالا این امکان را برای هالیوود فراهم خواهد کرد که تلاشهای تجاریاش در حوزههایس که ارتباط بسیار نزدیکی با فناوری دارند را گسترش داده و در عین حال سپر قدرتمندی در برابر حرکات ضد قانونی اپل که موجب نقض قوانین حقوق ثبت اختراع خواهند شد، ایجاد خواهد کرد. اما سود مایکروسافت از چنین معاملهای چه خواهد بود؟ احتمالا هالیوود حجم بسیار وسیعی از محتواهای جذاب برای کنسول بازی و محصولات واقعیت مجازیاش در اختیار این شرکت قرار خواهد داد.
شاید اهرم فشار حقوق ثبت اختراع یکی از ابزارهای کسب سود اپل از ورود به قلمرو هالیوود باشد. از همهی اینها مهمتر توسعهی روابط با تولیدکنندگان و تهیهکنندگان محتوا و همچنین درک بهتر اقتصاد این حوزه و مدلهای تجاری صنعت فیلمسازی و برنامهسازی است.
اما همانند سایر صنایع و کسبوکارهایی که در آنها مالکیت معنوی مرکزیت استراتژی شرکت و ارزش سهام را تعیین میکند، سیستم اطلاعاتی حق ثبت اختراع در جهتگیری تصمیم هالیوود، نقش بسیار مهمی بازی خواهد کرد.